معجزه ارتباطات
یادداشتی از حسین کرمانپور
28 اردیبهشت 1399 ساعت: 10:2
یادداشتی از حسین کرمانپور
28 اردیبهشت 1399 ساعت: 10:2
«سلامت» و «سلامتی» اگر دارای ارتباطات موثر با خود و دیگران نباشد، در بهترین حالت میتواند20 تا 25 درصد سلامتی جامعه خود را مهیا کند. به عبارت مناسبتر، 75 تا 80 درصد گارانتی سلامتی یک اجتماع، به دست دیگران است و نه متولیان سلامت آن جامعه! تنها راهی که میتوان باقی این افراد را در پروژه سلامتی دخیل ساخت، ارتباطات موثر و به عبارت بهتر «روابط عمومی» موثر بخش بهداشت و درمان با بدنه اصلی اجتماع پیرامونی است.
احتمالاً اغلب مردم و حتی همکاران من، «حوزه سلامت» را یک حوزه تخصصی دانسته و لاجرم روابط درونی و برونی این حوزه را هم تخصصی و شاید اختصاصی بدانند.
روز 27 اردیبهشت 99 است و مصادف با سالروز ارتباطات و روابط عمومی. به همین بهانه بیآنکه منتظر بمانیم که به رسم مرسوم، افراد دیگر پیامک تهنیت بفرستند و ما شنونده و بیننده، دست به قلم میشوم تا نکاتی چند را در باب روابط عمومی و خصوصی سلامت بنگارم.
«سلامت» یک جاده کاملاً چند بانده و واجد تمام خصوصیات جادههای معتبر دنیاست. متولی اصیل این جامعه البته که جامعه پزشکی، سلامت و بهداشت است اما ترددکنندگان دائمی آن اگر چه بخش کوچکی از خانواده سلامت هم هستند اما اکثر عابرین و گذرکنندگان روی این جاده، دیگرانند. دیگرانی که نه تنها انسان، که حیوان و گیاه و جمادات نیز شامل آنند. بخش اندکی از حاضرین در این پهن راه، مسلماً پزشکان، پرستاران، بهداشت کاران و... هستند اما در میان آن همه عابر این گروه بسیار اندکند.
حالا تصورش را بکنید! قرار است این گروه اندک در بزرگ مسیر سلامت، با جمعیت کثیری که در حال رفت و شد هستند، ارتباطاتی داشته باشند که متضمن واژه حیاتی «سلامت» باشد.
«سلامت» و «سلامتی» اگر دارای ارتباطات موثر با خود و دیگران نباشد، در بهترین حالت میتواند20 تا 25 درصد سلامتی جامعه خود را مهیا کند. به عبارت مناسبتر، 75 تا 80 درصد گارانتی سلامتی یک اجتماع، به دست دیگران است و نه متولیان سلامت آن جامعه! تنها راهی که میتوان باقی این افراد را در پروژه سلامتی دخیل ساخت، ارتباطات موثر و به عبارت بهتر «روابط عمومی» موثر بخش بهداشت و درمان با بدنه اصلی اجتماع پیرامونی است.
برای آنکه سخنم بهخوبی فهم شود همه را رجوع میدهم به مطالعه « دوران کرونا»!
اگر خوب بخاطر بیاورید، در بهمن ماه سال 1398 که نسیم ملایم کرونا به مرزهای ما رسید و یکی دو شهر ما را در نوردید، وزارت بهداشت بصورت کلی متولی مقابله، مبارزه، کنترل و مدیریت این بیماری شد. جلسه اول و دوم وشاید هم سوم کمیته ملی مبارزه با کرونا با مدیریت وزیر محترم بهداشت برگزار شد. اما طوفان کرونا فراتر از اینها وزیدن گرفت و جدای از مردم عادی که یکایک ضربه فنی این طوفان عظیم شدند حتی کادر درمان نیز ضربه پذیر شده، شاهد بودیم که در استانهای شمالی موجی از تلفات پزشکی، پرستاری و دیگر کارکنان بخش بهداشت و درمان به راه افتاد.
ماسک و مواد ضدعفونی به سرعت نایاب شد و سربازان مدافع سلامت بیسلاح و دفاع وسط میدان مبارزه بودند.هم خود تلفات میدادند و هم مردم!
تا اینکه از گوشه و کنار این هماورد نابرابر افرادی یافت شدند از جمله رئیس کل نظام پزشکی که با صدای بلند اما از سر دلسوزی و شفقت، فریاد برآرند که در نبردی چنین کوبنده «وزارت بهداشت» نمیتواند رهبر باشد اما راهبر چرا! و خواستند تا ستاد ملی کووید به رئیس قوا سپرده شود تا یک وزارتخانه! و چنین شد. رییسجمهور با حمایت مستقیم رهبری نظام، ریاست ستاد را پذیرفت و اینجا بود که آن 75 درصدی که بالا گفتم آمدند میان کارزار و آن کردند که دیدیم.
علاوه بر اینها «رهبری» هم از پا ننشست و بر خلاف اغلب موارد که با نشان دادن راه با سخن، هدایت را به دست میگرفت، جانانه وسط میدان آمد و با اقدامات عملی، سپیدجامگان مدافع سلامت را جانی تازه بخشید. او بزرگترین گردهمایی سالانه خود را که به تبیین شعار سالش اختصاص داشت به عنوان یک نماد مطلق تعطیل کرد؛ سخنرانیهای یومیه را هم! به سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و حتی بسیج دستور مستقیم داد تا با همه امکانات جلو بیایند و سربازان سلامت را مدد باشند. با پا درمیانی تاریخیاش باعث شد برای اولین بار در تاریخ تشیع، اماکن متبرکه و مقدس تا لحظه نگارش این سطور بسته و تعطیل شوند. تندروهایی که قصد داشتند با لیس زدن ضریح نورانی این بزرگواران و حتی شکستن دربهای حرم، این انسداد را رفع کنند با نیم نگاه او سرجا نشستند و معلوم همه شد که سیستم سلامت کشور همراهی حداکثری میخواهد.
دولت نیز به همین منوال، با نگاهی آینده نگر متوجه شد که این بار تمنا داشتن از یک وزارتخانه برای مقابلهای چنین، بیجاست! پس همه وزارتخانهها و دوایر دیگر را بسیج کرد تا مدافعان سلامت را تنها نگذارند. هرچند واسطهها و دلالان بیشرف در روزهای اول، چون سراسر دنیا توانستند یک پشت پای یادگار به مدافعین سلامت بزنند اما با همت قوه دیگر کشور یعنی سیستم قضا، آنها هم تا حدودی مدیریت شدند. «روابط و ارتباطات سلامت» آنچنان قوی شکل گرفت که بیش از 50 درصد آن 75 درصدی که گفتم هم به کمک 25 درصد وزارت بهداشت آمدند! نتیجه چه شد؟
نتیجه آن شد که اگر چه در روزهای اول تا حدودی غافلگیر شدیم و تلفاتی جانفرسا دادیم اما به مدد الهی و پای کار آمدن اکثریت، گوی سبقت از مدعیان دانش و ابزار یعنی اروپا و آمریکا ربودیم و این روزها میرویم تا خفت ویروس کرونا را در گوشه رینگ بگیریم.
برایتان جالب نیست؟ ما شاید برای معدود دفعات، علیرغم تحریمهای ظالمانه شرق و غرب و دشمنیهای پیدا و پنهان مدافعان بشر، نامدیریتیهای داخل و خارج و کمبودهای شدید مالی، توانستیم روی پای خود جزو نمرات برتر دنیا در مدیریت و کنترل یکی از خوفناکترین پاندمیهای جهانی باشیم.
این اتفاق میمون را مرهون یک «ارتباطات و روابط عمومی» موثر و کارا هستیم. در این ارتباطات اگرچه در دورانی بودیم که دست دادن ممنوع بود اما دستهای همه چنان در هم حلقه شد که کاری انجام شد کارستان! مردم حلقه مهم این روابط بودند. ارتباطات وسیع مجازی مردم با هم و با بخش درمان بویژه پزشکان و پرستاران، آگاهی عمومی را در زمان کوتاهی به حد متناسب رساند، اطلاعاتی که تا امروز در حال افزایش است و کار را بجایی رسانده که مردم از اطلاعات عمومی پا را فراتر نهاده خواهان اطلاعات ریزتری شامل تستهای سرولوژی، نحوه تاثیر ویروس بر تمام اندام، بیماری نایاب کاوازاکی و... شدهاند.
در این مصاف و در پایان این مقال، تبریک جانانهای هم به همکارانم در حوزه سلامت بدهم که جدای آن درخشش و جانفشانی، شبانه روز در رسانههای حقیقی و مجازی حاضر شدند و نگذاشتند مردم از بعد ارتباطات و اطلاعات دچار خلاء شوند. هزاران پزشک و پرستار بر پهنای اینترنت سوار شدند تا اسب اطلاعات مردم به تاخت بتازد. هزاران و بلکه میلیون ها مشاوره مجازی با پزشکان و حتی متخصصین که قبل از این وقت سرخاراندن هم نداشتند شکل گرفت و لبخند رضایت را بر لبان مردم خوب دیار ایرانیان و بلکه پارسی زبانان منطقه نظیر مردم خوب افغان و تاجیک هم نشاند.
من امروز این متون را به یادگار نوشتم که ثابت کنم اگر کنار هم باشیم و ارتباطاتمان موثر و رو به جلو باشد مسلم بدانید وضعمان به سامان تر خواهد شد. خدا کند فردای پساکرونا این روابط عمومی را فراموش نکنیم.
در پایان نیز وظیفه خود میدانم این روز بزرگ را اول خدمت همکارانم در مرکز ارتباطات و روابط عمومی وزارت بهداشت تبریکی از ته دل بگویم که میدانم حسابی خسته از یک کار طاقت فرسایند، سپس تبریک به روابط عمومیهای اغلب بیمارستانهای درگیر در کرونا و در نهایت تبریکی هم خدمت روابط عمومیهای وزارتخانهها و مراکز دولتی و خصوصی و همچنین صدا و سیما و تمام درگاههای خبری مکتوب و مجازی کشورم تقدیم کنم که این راه دشوار بدون آنها بینهایت آزارنده میشد.
روز 27 اردیبهشت 99 است و مصادف با سالروز ارتباطات و روابط عمومی. به همین بهانه بیآنکه منتظر بمانیم که به رسم مرسوم، افراد دیگر پیامک تهنیت بفرستند و ما شنونده و بیننده، دست به قلم میشوم تا نکاتی چند را در باب روابط عمومی و خصوصی سلامت بنگارم.
«سلامت» یک جاده کاملاً چند بانده و واجد تمام خصوصیات جادههای معتبر دنیاست. متولی اصیل این جامعه البته که جامعه پزشکی، سلامت و بهداشت است اما ترددکنندگان دائمی آن اگر چه بخش کوچکی از خانواده سلامت هم هستند اما اکثر عابرین و گذرکنندگان روی این جاده، دیگرانند. دیگرانی که نه تنها انسان، که حیوان و گیاه و جمادات نیز شامل آنند. بخش اندکی از حاضرین در این پهن راه، مسلماً پزشکان، پرستاران، بهداشت کاران و... هستند اما در میان آن همه عابر این گروه بسیار اندکند.
حالا تصورش را بکنید! قرار است این گروه اندک در بزرگ مسیر سلامت، با جمعیت کثیری که در حال رفت و شد هستند، ارتباطاتی داشته باشند که متضمن واژه حیاتی «سلامت» باشد.
«سلامت» و «سلامتی» اگر دارای ارتباطات موثر با خود و دیگران نباشد، در بهترین حالت میتواند20 تا 25 درصد سلامتی جامعه خود را مهیا کند. به عبارت مناسبتر، 75 تا 80 درصد گارانتی سلامتی یک اجتماع، به دست دیگران است و نه متولیان سلامت آن جامعه! تنها راهی که میتوان باقی این افراد را در پروژه سلامتی دخیل ساخت، ارتباطات موثر و به عبارت بهتر «روابط عمومی» موثر بخش بهداشت و درمان با بدنه اصلی اجتماع پیرامونی است.
برای آنکه سخنم بهخوبی فهم شود همه را رجوع میدهم به مطالعه « دوران کرونا»!
اگر خوب بخاطر بیاورید، در بهمن ماه سال 1398 که نسیم ملایم کرونا به مرزهای ما رسید و یکی دو شهر ما را در نوردید، وزارت بهداشت بصورت کلی متولی مقابله، مبارزه، کنترل و مدیریت این بیماری شد. جلسه اول و دوم وشاید هم سوم کمیته ملی مبارزه با کرونا با مدیریت وزیر محترم بهداشت برگزار شد. اما طوفان کرونا فراتر از اینها وزیدن گرفت و جدای از مردم عادی که یکایک ضربه فنی این طوفان عظیم شدند حتی کادر درمان نیز ضربه پذیر شده، شاهد بودیم که در استانهای شمالی موجی از تلفات پزشکی، پرستاری و دیگر کارکنان بخش بهداشت و درمان به راه افتاد.
ماسک و مواد ضدعفونی به سرعت نایاب شد و سربازان مدافع سلامت بیسلاح و دفاع وسط میدان مبارزه بودند.هم خود تلفات میدادند و هم مردم!
تا اینکه از گوشه و کنار این هماورد نابرابر افرادی یافت شدند از جمله رئیس کل نظام پزشکی که با صدای بلند اما از سر دلسوزی و شفقت، فریاد برآرند که در نبردی چنین کوبنده «وزارت بهداشت» نمیتواند رهبر باشد اما راهبر چرا! و خواستند تا ستاد ملی کووید به رئیس قوا سپرده شود تا یک وزارتخانه! و چنین شد. رییسجمهور با حمایت مستقیم رهبری نظام، ریاست ستاد را پذیرفت و اینجا بود که آن 75 درصدی که بالا گفتم آمدند میان کارزار و آن کردند که دیدیم.
علاوه بر اینها «رهبری» هم از پا ننشست و بر خلاف اغلب موارد که با نشان دادن راه با سخن، هدایت را به دست میگرفت، جانانه وسط میدان آمد و با اقدامات عملی، سپیدجامگان مدافع سلامت را جانی تازه بخشید. او بزرگترین گردهمایی سالانه خود را که به تبیین شعار سالش اختصاص داشت به عنوان یک نماد مطلق تعطیل کرد؛ سخنرانیهای یومیه را هم! به سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و حتی بسیج دستور مستقیم داد تا با همه امکانات جلو بیایند و سربازان سلامت را مدد باشند. با پا درمیانی تاریخیاش باعث شد برای اولین بار در تاریخ تشیع، اماکن متبرکه و مقدس تا لحظه نگارش این سطور بسته و تعطیل شوند. تندروهایی که قصد داشتند با لیس زدن ضریح نورانی این بزرگواران و حتی شکستن دربهای حرم، این انسداد را رفع کنند با نیم نگاه او سرجا نشستند و معلوم همه شد که سیستم سلامت کشور همراهی حداکثری میخواهد.
دولت نیز به همین منوال، با نگاهی آینده نگر متوجه شد که این بار تمنا داشتن از یک وزارتخانه برای مقابلهای چنین، بیجاست! پس همه وزارتخانهها و دوایر دیگر را بسیج کرد تا مدافعان سلامت را تنها نگذارند. هرچند واسطهها و دلالان بیشرف در روزهای اول، چون سراسر دنیا توانستند یک پشت پای یادگار به مدافعین سلامت بزنند اما با همت قوه دیگر کشور یعنی سیستم قضا، آنها هم تا حدودی مدیریت شدند. «روابط و ارتباطات سلامت» آنچنان قوی شکل گرفت که بیش از 50 درصد آن 75 درصدی که گفتم هم به کمک 25 درصد وزارت بهداشت آمدند! نتیجه چه شد؟
نتیجه آن شد که اگر چه در روزهای اول تا حدودی غافلگیر شدیم و تلفاتی جانفرسا دادیم اما به مدد الهی و پای کار آمدن اکثریت، گوی سبقت از مدعیان دانش و ابزار یعنی اروپا و آمریکا ربودیم و این روزها میرویم تا خفت ویروس کرونا را در گوشه رینگ بگیریم.
برایتان جالب نیست؟ ما شاید برای معدود دفعات، علیرغم تحریمهای ظالمانه شرق و غرب و دشمنیهای پیدا و پنهان مدافعان بشر، نامدیریتیهای داخل و خارج و کمبودهای شدید مالی، توانستیم روی پای خود جزو نمرات برتر دنیا در مدیریت و کنترل یکی از خوفناکترین پاندمیهای جهانی باشیم.
این اتفاق میمون را مرهون یک «ارتباطات و روابط عمومی» موثر و کارا هستیم. در این ارتباطات اگرچه در دورانی بودیم که دست دادن ممنوع بود اما دستهای همه چنان در هم حلقه شد که کاری انجام شد کارستان! مردم حلقه مهم این روابط بودند. ارتباطات وسیع مجازی مردم با هم و با بخش درمان بویژه پزشکان و پرستاران، آگاهی عمومی را در زمان کوتاهی به حد متناسب رساند، اطلاعاتی که تا امروز در حال افزایش است و کار را بجایی رسانده که مردم از اطلاعات عمومی پا را فراتر نهاده خواهان اطلاعات ریزتری شامل تستهای سرولوژی، نحوه تاثیر ویروس بر تمام اندام، بیماری نایاب کاوازاکی و... شدهاند.
در این مصاف و در پایان این مقال، تبریک جانانهای هم به همکارانم در حوزه سلامت بدهم که جدای آن درخشش و جانفشانی، شبانه روز در رسانههای حقیقی و مجازی حاضر شدند و نگذاشتند مردم از بعد ارتباطات و اطلاعات دچار خلاء شوند. هزاران پزشک و پرستار بر پهنای اینترنت سوار شدند تا اسب اطلاعات مردم به تاخت بتازد. هزاران و بلکه میلیون ها مشاوره مجازی با پزشکان و حتی متخصصین که قبل از این وقت سرخاراندن هم نداشتند شکل گرفت و لبخند رضایت را بر لبان مردم خوب دیار ایرانیان و بلکه پارسی زبانان منطقه نظیر مردم خوب افغان و تاجیک هم نشاند.
من امروز این متون را به یادگار نوشتم که ثابت کنم اگر کنار هم باشیم و ارتباطاتمان موثر و رو به جلو باشد مسلم بدانید وضعمان به سامان تر خواهد شد. خدا کند فردای پساکرونا این روابط عمومی را فراموش نکنیم.
در پایان نیز وظیفه خود میدانم این روز بزرگ را اول خدمت همکارانم در مرکز ارتباطات و روابط عمومی وزارت بهداشت تبریکی از ته دل بگویم که میدانم حسابی خسته از یک کار طاقت فرسایند، سپس تبریک به روابط عمومیهای اغلب بیمارستانهای درگیر در کرونا و در نهایت تبریکی هم خدمت روابط عمومیهای وزارتخانهها و مراکز دولتی و خصوصی و همچنین صدا و سیما و تمام درگاههای خبری مکتوب و مجازی کشورم تقدیم کنم که این راه دشوار بدون آنها بینهایت آزارنده میشد.
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد