رئیس انجمن اورولوژی ایران در گفتگو با سپید عنوان کرد
خیلی از اورولوژیستها برای انجام عملهای جراحی سخت و پیچیده رغبت ندارند، زیرا در مقابل ریسک و مسئولیت بالایی که میپذیرند، درآمدی متناسب دریافت نمیکنند.
بیانگیزگی اورولوژیستها برای انجام جراحیهای سخت
23 اردیبهشت 1399 ساعت: 10:2
23 اردیبهشت 1399 ساعت: 10:2
خیلی از اورولوژیستها برای انجام عملهای جراحی سخت و پیچیده رغبت ندارند، زیرا در مقابل ریسک و مسئولیت بالایی که میپذیرند، درآمدی متناسب دریافت نمیکنند.
در روزگاری نه چندان دور، اغلب خدمات اورولوژی در ایران از سوی پزشکان هندی و پاکستانی انجام میشد و برخی بیماران ایرانی نیز برای درمان به خارج از کشور میرفتند، اما حالا در شرایطی قرار داریم که کشور ما از نظر دانش اورولوژی در زمره کشورهای شاخص منطقه قرار دارد. عمده فعالیت متخصصان رشته اورولوژی در حوزه جراحی و درمان سیستم دفع ادراری مردان و زنان و همچنین درمان بیماریهای دستگاه تولید مثل مردان خلاصه میشود. با وجود سطح علمی قابل قبول متخصصان اورولوژی ایران، این گروه پزشکی چندان از وضعیت معیشتی و درآمدی خود رضایت ندارد.
چند روز قبل هم انجمن اورولوژی ایران در نامه ای به رئیسجمهوری از وضع تعرفههای جدید در سال 99 اعتراض کرد. در این نامه تاکید شده است: «اکثریت قابل توجهی از همکاران گروه پزشکی در کنار حل و فصل امور زندگی، با پرداخت حقوق کارکنان و اجاره مطب و مسکن و تادیه مالیاتهایی دست به گریبانند که به طور سرسامآور و غیرمتناسبی افزایش یافته است. در این شرایط اجرای مصوبه تعرفههای پزشکی سال ۹۹، تیشه به ریشه سطح خدمات سلامت، سطح علمی ارائهدهندگان خدمت و وفاق ملی و اعتماد عمومی خواهد زد. ساده انگاری است اگر فرض کنیم که این آسیب فقط به پزشک و عملکرد و زندگی روزمره او محدود خواهد ماند. متاسفیم که تاکید کنیم تعطیلی مطبها و هدر رفت سرمایههای ملی و اجتماعی که سالها هزینههای زیادی صرف پرورش آنها شده است، تنها بخش کوچکی از ضایعه است و نه تمام آن.»
عباس بصیری، رئیس انجمن اورولوژی ایران نیز در گفتگو با سپید به سطح علمی خوب متخصصان اورولوژی در ایران اشاره میکند، اما در عین حال تاکید دارد که با توجه به تعرفههای پایین خدمات اورولوژی، بسیاری از متخصصان این رشته ناراضی هستند که فقط گوشهای از این نارضایتیها در نامه به رئیسجمهوری آمده است.
او تاکید دارد که خیلی از اورولوژیستها برای انجام عملهای جراحی سخت و پیچیده رغبت ندارند، زیرا در مقابل ریسک و مسئولیت بالایی که میپذیرند، درآمدی متناسب دریافت نمیکنند. با این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در خصوص دغدغههای صنفی اورولوژیستهای ایرانی، همکلام شدهایم که در ادامه میخوانید.
سپید: در حال حاضر چه تعداد اورولوژیست ایرانی در مطبها و مراکز درمانی کشور مشغول فعالیت هستند؟
هم اکنون حدود هزار و 200 اورولوژیست در کشور ما مشغول فعالیت هستند. قریب به اتفاق اورولوژیستهای کشور نیز عضو انجمن اورولوژی ایران هستند و خوشبختانه سطح علمی این اورولوژیستهای ایرانی در منطقه نیز بسیار شاخص و مطلوب است.
سپید: در نامه به رئیس جمهوری از وضع تعرفههای امسال گلایه کرده بودید. چرا فکر میکنید که تعرفههای فعلی متناسب با هزینهها تعیین نشده است؟ استدلالتان چیست؟
یکی از عمده مشکلات صنفی اورولوژیستهای ایرانی، بحث تعرفههای درمانی است که این مشکل هم فقط به امسال برنمیگردد. به نظرم میزان افزایش تعرفههای درمانی در حوزه اورولوژی در سالهای اخیر، یک نوع جسارت و بیحرمتی به این گروه از جامعه پزشکی بوده است. اعلام این تعرفههای خدمات اورولوژی در سال 99 به هیچ وجه در شان این گروه از پزشکان نیست، این کار نوعی بیاحترامی و قدرنشناسی در حق این پزشکان است. با احترام به مردم و کشور افغانستان میخواهم بگویم در کشور همسایه ما که از نظر اقتصادی در وضعیت پایینتری نسبت به ایران قرار دارد، حق ویزیت پزشک در افغانستان حدود چهار برابر ایران است. اگر بخواهیم حق ویزیت پزشکان ایرانی با سایر کشورهای توسعهیافته را با یکدیگر مقایسه کنیم، تفاوتها بسیار فاحشتر است.
در نظر بگیرید که با وجود تعرفههای فعلی، اگر یک اورولوژیست بخواهد یک مطب یا کلینیک، راهاندازی کند، به هیچ وجه قادر نخواهد بود که از پس هزینههای هنگفت این کار بربیاید. از یک طرف ما با افزایش روزافزون هزینهها روبرو هستیم و از سوی دیگر، روز به روز نیز اجاره مطبها و کلینیکها افزایش پیدا میکند. از سوی دیگر، نرخ مالیات نیز بسیار کمرشکن شده است و حق بیمه کارکنان هم به طور مداوم افزایش پیدا میکند. بنابراین اگر یک اورولوژیست بخواهد یک مطب یا یک کلینیک، راهاندازی کند، شاید از لحاظ اقتصادی بهترین کار این باشد که اصلا وارد این جریان نشود، زیرا تامین این هزینهها بسیار دشوار خواهد بود.
امسال تعرفه جراحی را کمتر از پنج درصد افزایش دادهاند. سال گذشته هم که افزایش تعرفه این خدمات حدود صفر بود. تداوم این وضعیت به ضرر نظام سلامت تمام خواهد شد و تاکید دارم که در نهایت، دود این اتفاق به چشم بیماران و بخصوص بیماران بدحال خواهد رفت که نیاز به عم های جراحی پیچیده دارند.
سپید: چرا تاکید دارید که افزایش تعرفههای فعلی در رشته اورولوژی در نهایت به ضرر بیماران تمام خواهد شد؟
در نظر بگیرید که یک بیمار میخواهد یک عمل جراحی بزرگ مثل درمان سرطان پانکراس را انجام دهد. یعنی یک عمل شش تا هفت ساعته و با کلی عوارض و خطر جدی. ممکن است این عوارض در حین عمل اتفاق بیفتد و هم اینکه ممکن است این عوارض، بعد از عمل جراحی به وجود بیاید. وقتی احتمال بروز عوارض خطرناکی برای انجام عمل جراحی وجود داشته باشد و در مقابل نیز تعرفه جراحی، بسیار پایین باشد، این اتفاق موجب خواهد شد که از منظر عقلی و منطقی، کمتر پزشکی حاضر شود که اینگونه عملهای جراحی سخت و با مسئولیت بالا را انجام دهد. انجام چنین عملهای جراحی سختی، مستلزم این است که چندین ماه پس از جراحی نیز بیمار تحت درمان و پیگیری باشد، نیاز است که پزشک عارضههای جسمی را پیدا کند و به درمان عارضه بپردازد. بنابراین اگر مبنا را عقل و منطق قرار بدهیم، کمتر اورولوژیستی حاضر میشود که چنین بیمارانی را بپذیرد، زیرا حجم مسئولیتهای این گروه از بیماران بسیار بالاست و در مقابل نیز تعرفهای که قرار است در برابر پذیرش چنین ریسکی به اورولوژیست پرداخت شود، بسیار ناچیز است. نتیجه اینگونه سیاستگذاریهای تعرفهای این است که درمان بیماران حاد به مشکل میخورد و کمتر پزشکی حاضر میشود این بیماران را بپذیرد.
حتی فرض بگیرید که بیمار به بخش خصوصی مراجعه کند و بخواهد در این مراکز جراحی شود، در آن صورت هم این جراحی برای پزشک، صرفه اقتصادی نخواهد داشت. دستمزدی که قرار است جراح برای انجام یک عمل جراحی پیچیده بگیرد، شاید یک پنجاهم هزینههای کل عمل جراحی باشد، اما کل مسئولیت بیمار بر عهده جراح است.
یعنی برای انجام این عمل جراحی، تعرفه هتلینگ را بیمارستان خصوصی می گیرد و تجهیزات پزشکی هم برای بیمار تهیه میشود، اما در آخر کار فقط این پزشک است که باید پاسخگوی مریضش باشد.
به همین دلایل است که معتقدم تعرفههای فعلی در حوزه اورولوژی به گونهای است که تداوم این شرایط فقط به بسته شدن مطبها ختم نمیشود، بلکه ارائه خدمات به بیماران بدحال نیز به مخاطره میافتد.
بنابراین اورولوژیست وقتی از دید منطقی به موضوع نگاه میکند، میبیند که اگر در مطب بنشیند و فقط بیماران را ویزیت کند، درآمدی بهتر و ریسک کمتری را متحمل خواهد شد تا اینکه بخواهد یک بیمار بدحال را جراحی کند؛ بیماری که ممکن است عوارض سنگین پس از عمل هم داشته باشد و اهم مسئولیتش نیز به گردن اورولوژیست خواهد افتاد.
سپید: با توجه به اینکه اشاره کردید سطح دانش اورولوژی در ایران، بسیار مطلوب است، به نظرتان آیا در این شاخه درمانی میتوانیم به افزایش جذب توریستهای سلامت امیدوار باشیم؟
درست است که پزشکی ایران در سطح منطقه به عنوان یک برند معتبر شناخته میشود و هزینههای درمان در ایران بسیار پایین تمام میشود، اما این شکل از وضع تعرفههای پایین در حوزههای خدمات تشخیصی و درمانی، اعتبار پزشکی ایران را هم زیر سوال خواهد برد. در نظر بگیرید که الان برخی بیماران از کشورهای همسایه به ایران میآیند و عمل جراحی در حوزه اورولوژی انجام میدهند، اما با وضع تعرفههای فعلی به نظرم مسیر توریسم درمانی برعکس خواهد شد. یعنی پزشک ایرانی برای انجام عملهای جراحی پیچیده با تعرفههای فعلی راضی نخواهد شد و بیمار ایرانی نیز برای دریافت خدمات درمانی به کشورهای اطراف خواهد رفت.
سپید: وضعیت تجهیزات پزشکی در حوزه رادیولوژی چگونه است؟ آیا در این حوزه از استانداردهای جهانی برخوردار هستیم؟
الان در حوزه تجهیزات پزشکی در رشته اورولوژی با مشکلات جدی مواجه هستیم. خیلی از این تجهیزات، اسقاطی هستند و کارایی ندارند. بروزرسانی این تجهیزات، سالهاست که انجام نشده و با توجه به محدودیتهای واردات این دستگاهها، خیلی اوقات یک اورولوژیست به سختی با این تجهیزات کار میکند. حالا با وجود همین تجهیزات از رده خارج شده که اورولوژیست برای استفاده از آنها باید کلی کلنجار برود و فرآیندی اعصاب خردکن به وجود میآید، تعرفههای پایین نیز به حجم این مشکلات اضافه میکند. در این شرایط وقتی یک بیمار بدحال برای انجام یک عمل جراحی پیشرفته و فوری به اورولوژیست مراجعه کند و پزشک با وجود شرایطی که ذکر کردیم، قادر به ارائه خدمت نباشد، نتیجه این اتفاق این میشود که بیمار برای دریافت خدمات درمانی به کشورهای مجاور، مسافرت خواهد کرد و صنعت توریسم درمانی در کشورهای دیگر، رونق خواهد یافت.
مثلا در همین کشور ترکیه، از نظر تجهیزات پزشکی در حوزه اورولوژی، خیلی وضعیتی بهتر از ما دارند. شاهد هستیم که در همین کشور همسایه، برخی عملهای جراحی پیشرفته با کمک رباتها انجام میشود. اگرچه هزینه درمان در ترکیه، بالاتر از ایران تمام میشود، اما وقتی بیمار مجبور شود و احساس کند که در داخل کشور نمیتواند درمان تخصصی بگیرد، به ناچار به کشورهای همسایه میرود.
الان هم مثل گذشته نیست که برای جراحی، بسیاری از نقاط بدن بیمار شکافته شود، بلکه الان با کمک تجهیزات نوینی که به بازار آمده است، تلاش میشود که تا حد امکان، میزان شکافته شدن اندام های بیمار به منظور تشخیص یا درمان، کمتر شود. در این حوزه نیز تجهیزات مطلوبی در حوزه اورولوژی نداریم و نیاز است که این تجهیزات ضروری تامین شود. البته برای بیماری که اوضاع مالی بهتری داشته باشد، این مسافرت درمانی میسر است، اما برای بیماری که نیاز به جراحی پیچیده دارد و توان رفتن به خارج از کشور را هم ندارد، اوضاع بسیار ناگوار خواهد شد. نظام سلامت باید انگیزه پزشک را برای انجام عملهای سخت و پیچیده در نظر بگیرد. تعرفههای فعلی، این انگیزه را از پزشک میگیرد؛ مگر پزشکی که میخواهد یک فرآیند درمانی جدید را تجربه کند و یا اینکه میخواهد بورسیه شود یا فلوشیپ بگیرد. در این صورت شاید چنین عملهای سخت و پیچیدهای را بپذیرد تا به عنوان معرفی نمونه کار و بالا رفتن رزومهاش بتواند از آن استفاده کند، اما اینکه انگیزهای مالی برای انجام چنین جراحیهایی وجود داشته باشد، در حال حاضر چنین انگیزهای وجود ندارد.
سپید: وضعیت استقبال پزشکان جوان برای تحصیل در رشته اورولوژی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم اغلب فارغالتحصیلان پزشکی عمومی، چارهای ندارند جز اینکه وارد دورههای تخصصی شوند، زیرا به سختی میتوان فرصت شغلی با درآمد مطلوب در دوره های پزشکی عمومی پیدا کرد.
در دوره تخصص نیز واقعیتی که وجود دارد این است که شاید فقط 10 درصد از دانش آموختگان پزشکان عمومی در دانشگاههای علوم پزشکی در تهران وارد دورههای تخصصی میشوند و سایر دانشجویان دورههای تخصصی از دانشگاههای سایر شهرستانها هستند. حال سوال اینجاست که دانشجویان دانش آموخته پزشکی عمومی در تهران که در زمره نوابغ بودهاند و نمرههایشان بالاتر بوده است، الان کجا هستند و چرا خیلی از آنها علاقهای به حضور در دورههای دستیاری ندارند. جواب این سوال را شاید باید با توجه به وضع فعلی نظام سلامت پاسخ داد. به هر حال دانشجویی که خلاق و مبتکر است و توان علمی بالایی دارد، به سختی حاضر میشود که با چنین شرایطی در ایران ادامه تحصیل دهد. بسیاری از این پزشکان عمومی خلاق و نابغه، مهاجرت میکنند و راه دیگری برای مسیر زندگیشان انتخاب میکنند. این اتفاق در نهایت سبب میشود که سطح علمی دانش پزشکی در ایران هم افت کند، زیرا چنین دانشجوی خلاقی حاضر نمیشود که با درآمدی پایین و پذیرش ریسکی بالا به ارائه خدمات بپردازد.
سپید: دوران مقابله با کرونا چه تاثیری در وضعیت اشتغال پزشکان رشته اورولوژی برجای گذاشت؟
اگرچه در دوران کرونا برخی کلینیکها و مطبها نیز آسیب مالی دیدند، اما این وضعیت کاملا گذراست. بسیاری از مشاغل کشور با بروز بیماری کرونا دچار آسیب شدند و مطبها نیز از این وضعیت، مستثنی نبودند، اما وضعیتی که گذرا نیست، همین نبود تناسب منطقی بین هزینه و فایده در رشته اورولوژی است. به هر حال وقتی یک اورولوژیست، وقت میگذارد، انرژی مصرف میکند و از جان و عمرش مایه میگذارد، انتظار دارد که هم سطح آن هم فایدهای دریافت کند، اما در حال حاضر در کشور ما این تناسب منطقی به هم خورده و صرفا وزن هزینهها افزایش پیدا کرده است. الان وضع به شکلی است که مگر پزشکی صرفا در راه رضای خداوند و بدون هیچ چشمداشت مالی حاضر باشد برخی عملهای جراحی را انجام دهد. طبیعی است که نباید انتظار داشت همه پزشکان بدون توجه به معیشت خود اعمال جراحی سخت و ارزان قیمت را انجام دهند و اصلاح این شرایط، بسیار ضروری است.
سپید: با توجه به سیر صعودی فرآیند پیری جمعیت در ایران، آیا میتوان انتظار داشت که بار بیماریهای مرتبط با اورولوژی در کشور نیز افزایش پیدا کند؟
قطعا افزایش سن، یک عنصر تعیین کننده در افزایش بیماریهای حوزه اورولوژی است. بر اساس طب بزرگسالی، هرچقدر سن بیمار افزایش پیدا کند، ریسک فاکتور ابتلا به برخی بیماریها در افراد نیز افزایش پیدا میکند که یکی از این گروه بیماریها، امراضی است که در حوزه اورولوژی به آن میپردازیم. مثلا میتوان گفت که معمولا افراد مبتلا به سرطان، سنی بالاتر از 60 سال دارند. هرچقدر جمعیت یک کشور به سمت سالمندی حرکت کند، انواع بیماریهای سرطان نیز بیشتر خواهد شد. البته با پیرتر شدن جمعیت، نیاز به گسترش خدمات درمانی نیز بالاتر میرود. همچنین بیماریهای دیگری مثل پروستات نیز معمولا در سنین بالاتر اتفاق میافتد.
آمار بروز نارساییها و بیماریهای کلیوی نیز با بالا رفتن سن افزایش پیدا میکند. در دانش اورولوژی یک نکته علمی که مطرح میکنیم این است که با افزایش سن، کلیه انسان هم سنش بالاتر میرود و به نوعی، کلیه هم پیرتر میشود و کاراییاش پایین تر از قبل خواهد شد. یعنی کلیه دیگر آن شادابی و کارایی دوران جوانی را نخواهد داشت. حال فرض کنید در شرایط سالمندی که کلیه انسان مثل قبل نمیتواند کارایی داشته باشد، اگر یک تومور، عفونت کلیه یا سنگ کلیه هم به آن اضافه شود، در نتیجه باعث میشود که سلامت بیمار سالمند با مخاطرات جدیتری همراه شود.
بنابراین هیچ شکی وجود ندارد که با بالا رفتن سن جمعیت، بار بیماریهای مرتبط با رشته اورولوژی نیز افزایش پیدا میکند. به همین دلایل انتظار میرود که با دوراندیشی، شرایطی فراهم شود که از همین الان به فکر سلامت جمعیت سالمندان آینده باشیم و با سرمایهگذاری در حوزه پیشگیری، سطح سلامت سالمندان آینده را ارتقا دهیم.
چند روز قبل هم انجمن اورولوژی ایران در نامه ای به رئیسجمهوری از وضع تعرفههای جدید در سال 99 اعتراض کرد. در این نامه تاکید شده است: «اکثریت قابل توجهی از همکاران گروه پزشکی در کنار حل و فصل امور زندگی، با پرداخت حقوق کارکنان و اجاره مطب و مسکن و تادیه مالیاتهایی دست به گریبانند که به طور سرسامآور و غیرمتناسبی افزایش یافته است. در این شرایط اجرای مصوبه تعرفههای پزشکی سال ۹۹، تیشه به ریشه سطح خدمات سلامت، سطح علمی ارائهدهندگان خدمت و وفاق ملی و اعتماد عمومی خواهد زد. ساده انگاری است اگر فرض کنیم که این آسیب فقط به پزشک و عملکرد و زندگی روزمره او محدود خواهد ماند. متاسفیم که تاکید کنیم تعطیلی مطبها و هدر رفت سرمایههای ملی و اجتماعی که سالها هزینههای زیادی صرف پرورش آنها شده است، تنها بخش کوچکی از ضایعه است و نه تمام آن.»
عباس بصیری، رئیس انجمن اورولوژی ایران نیز در گفتگو با سپید به سطح علمی خوب متخصصان اورولوژی در ایران اشاره میکند، اما در عین حال تاکید دارد که با توجه به تعرفههای پایین خدمات اورولوژی، بسیاری از متخصصان این رشته ناراضی هستند که فقط گوشهای از این نارضایتیها در نامه به رئیسجمهوری آمده است.
او تاکید دارد که خیلی از اورولوژیستها برای انجام عملهای جراحی سخت و پیچیده رغبت ندارند، زیرا در مقابل ریسک و مسئولیت بالایی که میپذیرند، درآمدی متناسب دریافت نمیکنند. با این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در خصوص دغدغههای صنفی اورولوژیستهای ایرانی، همکلام شدهایم که در ادامه میخوانید.
سپید: در حال حاضر چه تعداد اورولوژیست ایرانی در مطبها و مراکز درمانی کشور مشغول فعالیت هستند؟
هم اکنون حدود هزار و 200 اورولوژیست در کشور ما مشغول فعالیت هستند. قریب به اتفاق اورولوژیستهای کشور نیز عضو انجمن اورولوژی ایران هستند و خوشبختانه سطح علمی این اورولوژیستهای ایرانی در منطقه نیز بسیار شاخص و مطلوب است.
سپید: در نامه به رئیس جمهوری از وضع تعرفههای امسال گلایه کرده بودید. چرا فکر میکنید که تعرفههای فعلی متناسب با هزینهها تعیین نشده است؟ استدلالتان چیست؟
یکی از عمده مشکلات صنفی اورولوژیستهای ایرانی، بحث تعرفههای درمانی است که این مشکل هم فقط به امسال برنمیگردد. به نظرم میزان افزایش تعرفههای درمانی در حوزه اورولوژی در سالهای اخیر، یک نوع جسارت و بیحرمتی به این گروه از جامعه پزشکی بوده است. اعلام این تعرفههای خدمات اورولوژی در سال 99 به هیچ وجه در شان این گروه از پزشکان نیست، این کار نوعی بیاحترامی و قدرنشناسی در حق این پزشکان است. با احترام به مردم و کشور افغانستان میخواهم بگویم در کشور همسایه ما که از نظر اقتصادی در وضعیت پایینتری نسبت به ایران قرار دارد، حق ویزیت پزشک در افغانستان حدود چهار برابر ایران است. اگر بخواهیم حق ویزیت پزشکان ایرانی با سایر کشورهای توسعهیافته را با یکدیگر مقایسه کنیم، تفاوتها بسیار فاحشتر است.
در نظر بگیرید که با وجود تعرفههای فعلی، اگر یک اورولوژیست بخواهد یک مطب یا کلینیک، راهاندازی کند، به هیچ وجه قادر نخواهد بود که از پس هزینههای هنگفت این کار بربیاید. از یک طرف ما با افزایش روزافزون هزینهها روبرو هستیم و از سوی دیگر، روز به روز نیز اجاره مطبها و کلینیکها افزایش پیدا میکند. از سوی دیگر، نرخ مالیات نیز بسیار کمرشکن شده است و حق بیمه کارکنان هم به طور مداوم افزایش پیدا میکند. بنابراین اگر یک اورولوژیست بخواهد یک مطب یا یک کلینیک، راهاندازی کند، شاید از لحاظ اقتصادی بهترین کار این باشد که اصلا وارد این جریان نشود، زیرا تامین این هزینهها بسیار دشوار خواهد بود.
امسال تعرفه جراحی را کمتر از پنج درصد افزایش دادهاند. سال گذشته هم که افزایش تعرفه این خدمات حدود صفر بود. تداوم این وضعیت به ضرر نظام سلامت تمام خواهد شد و تاکید دارم که در نهایت، دود این اتفاق به چشم بیماران و بخصوص بیماران بدحال خواهد رفت که نیاز به عم های جراحی پیچیده دارند.
سپید: چرا تاکید دارید که افزایش تعرفههای فعلی در رشته اورولوژی در نهایت به ضرر بیماران تمام خواهد شد؟
در نظر بگیرید که یک بیمار میخواهد یک عمل جراحی بزرگ مثل درمان سرطان پانکراس را انجام دهد. یعنی یک عمل شش تا هفت ساعته و با کلی عوارض و خطر جدی. ممکن است این عوارض در حین عمل اتفاق بیفتد و هم اینکه ممکن است این عوارض، بعد از عمل جراحی به وجود بیاید. وقتی احتمال بروز عوارض خطرناکی برای انجام عمل جراحی وجود داشته باشد و در مقابل نیز تعرفه جراحی، بسیار پایین باشد، این اتفاق موجب خواهد شد که از منظر عقلی و منطقی، کمتر پزشکی حاضر شود که اینگونه عملهای جراحی سخت و با مسئولیت بالا را انجام دهد. انجام چنین عملهای جراحی سختی، مستلزم این است که چندین ماه پس از جراحی نیز بیمار تحت درمان و پیگیری باشد، نیاز است که پزشک عارضههای جسمی را پیدا کند و به درمان عارضه بپردازد. بنابراین اگر مبنا را عقل و منطق قرار بدهیم، کمتر اورولوژیستی حاضر میشود که چنین بیمارانی را بپذیرد، زیرا حجم مسئولیتهای این گروه از بیماران بسیار بالاست و در مقابل نیز تعرفهای که قرار است در برابر پذیرش چنین ریسکی به اورولوژیست پرداخت شود، بسیار ناچیز است. نتیجه اینگونه سیاستگذاریهای تعرفهای این است که درمان بیماران حاد به مشکل میخورد و کمتر پزشکی حاضر میشود این بیماران را بپذیرد.
حتی فرض بگیرید که بیمار به بخش خصوصی مراجعه کند و بخواهد در این مراکز جراحی شود، در آن صورت هم این جراحی برای پزشک، صرفه اقتصادی نخواهد داشت. دستمزدی که قرار است جراح برای انجام یک عمل جراحی پیچیده بگیرد، شاید یک پنجاهم هزینههای کل عمل جراحی باشد، اما کل مسئولیت بیمار بر عهده جراح است.
یعنی برای انجام این عمل جراحی، تعرفه هتلینگ را بیمارستان خصوصی می گیرد و تجهیزات پزشکی هم برای بیمار تهیه میشود، اما در آخر کار فقط این پزشک است که باید پاسخگوی مریضش باشد.
به همین دلایل است که معتقدم تعرفههای فعلی در حوزه اورولوژی به گونهای است که تداوم این شرایط فقط به بسته شدن مطبها ختم نمیشود، بلکه ارائه خدمات به بیماران بدحال نیز به مخاطره میافتد.
بنابراین اورولوژیست وقتی از دید منطقی به موضوع نگاه میکند، میبیند که اگر در مطب بنشیند و فقط بیماران را ویزیت کند، درآمدی بهتر و ریسک کمتری را متحمل خواهد شد تا اینکه بخواهد یک بیمار بدحال را جراحی کند؛ بیماری که ممکن است عوارض سنگین پس از عمل هم داشته باشد و اهم مسئولیتش نیز به گردن اورولوژیست خواهد افتاد.
سپید: با توجه به اینکه اشاره کردید سطح دانش اورولوژی در ایران، بسیار مطلوب است، به نظرتان آیا در این شاخه درمانی میتوانیم به افزایش جذب توریستهای سلامت امیدوار باشیم؟
درست است که پزشکی ایران در سطح منطقه به عنوان یک برند معتبر شناخته میشود و هزینههای درمان در ایران بسیار پایین تمام میشود، اما این شکل از وضع تعرفههای پایین در حوزههای خدمات تشخیصی و درمانی، اعتبار پزشکی ایران را هم زیر سوال خواهد برد. در نظر بگیرید که الان برخی بیماران از کشورهای همسایه به ایران میآیند و عمل جراحی در حوزه اورولوژی انجام میدهند، اما با وضع تعرفههای فعلی به نظرم مسیر توریسم درمانی برعکس خواهد شد. یعنی پزشک ایرانی برای انجام عملهای جراحی پیچیده با تعرفههای فعلی راضی نخواهد شد و بیمار ایرانی نیز برای دریافت خدمات درمانی به کشورهای اطراف خواهد رفت.
سپید: وضعیت تجهیزات پزشکی در حوزه رادیولوژی چگونه است؟ آیا در این حوزه از استانداردهای جهانی برخوردار هستیم؟
الان در حوزه تجهیزات پزشکی در رشته اورولوژی با مشکلات جدی مواجه هستیم. خیلی از این تجهیزات، اسقاطی هستند و کارایی ندارند. بروزرسانی این تجهیزات، سالهاست که انجام نشده و با توجه به محدودیتهای واردات این دستگاهها، خیلی اوقات یک اورولوژیست به سختی با این تجهیزات کار میکند. حالا با وجود همین تجهیزات از رده خارج شده که اورولوژیست برای استفاده از آنها باید کلی کلنجار برود و فرآیندی اعصاب خردکن به وجود میآید، تعرفههای پایین نیز به حجم این مشکلات اضافه میکند. در این شرایط وقتی یک بیمار بدحال برای انجام یک عمل جراحی پیشرفته و فوری به اورولوژیست مراجعه کند و پزشک با وجود شرایطی که ذکر کردیم، قادر به ارائه خدمت نباشد، نتیجه این اتفاق این میشود که بیمار برای دریافت خدمات درمانی به کشورهای مجاور، مسافرت خواهد کرد و صنعت توریسم درمانی در کشورهای دیگر، رونق خواهد یافت.
مثلا در همین کشور ترکیه، از نظر تجهیزات پزشکی در حوزه اورولوژی، خیلی وضعیتی بهتر از ما دارند. شاهد هستیم که در همین کشور همسایه، برخی عملهای جراحی پیشرفته با کمک رباتها انجام میشود. اگرچه هزینه درمان در ترکیه، بالاتر از ایران تمام میشود، اما وقتی بیمار مجبور شود و احساس کند که در داخل کشور نمیتواند درمان تخصصی بگیرد، به ناچار به کشورهای همسایه میرود.
الان هم مثل گذشته نیست که برای جراحی، بسیاری از نقاط بدن بیمار شکافته شود، بلکه الان با کمک تجهیزات نوینی که به بازار آمده است، تلاش میشود که تا حد امکان، میزان شکافته شدن اندام های بیمار به منظور تشخیص یا درمان، کمتر شود. در این حوزه نیز تجهیزات مطلوبی در حوزه اورولوژی نداریم و نیاز است که این تجهیزات ضروری تامین شود. البته برای بیماری که اوضاع مالی بهتری داشته باشد، این مسافرت درمانی میسر است، اما برای بیماری که نیاز به جراحی پیچیده دارد و توان رفتن به خارج از کشور را هم ندارد، اوضاع بسیار ناگوار خواهد شد. نظام سلامت باید انگیزه پزشک را برای انجام عملهای سخت و پیچیده در نظر بگیرد. تعرفههای فعلی، این انگیزه را از پزشک میگیرد؛ مگر پزشکی که میخواهد یک فرآیند درمانی جدید را تجربه کند و یا اینکه میخواهد بورسیه شود یا فلوشیپ بگیرد. در این صورت شاید چنین عملهای سخت و پیچیدهای را بپذیرد تا به عنوان معرفی نمونه کار و بالا رفتن رزومهاش بتواند از آن استفاده کند، اما اینکه انگیزهای مالی برای انجام چنین جراحیهایی وجود داشته باشد، در حال حاضر چنین انگیزهای وجود ندارد.
سپید: وضعیت استقبال پزشکان جوان برای تحصیل در رشته اورولوژی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم اغلب فارغالتحصیلان پزشکی عمومی، چارهای ندارند جز اینکه وارد دورههای تخصصی شوند، زیرا به سختی میتوان فرصت شغلی با درآمد مطلوب در دوره های پزشکی عمومی پیدا کرد.
در دوره تخصص نیز واقعیتی که وجود دارد این است که شاید فقط 10 درصد از دانش آموختگان پزشکان عمومی در دانشگاههای علوم پزشکی در تهران وارد دورههای تخصصی میشوند و سایر دانشجویان دورههای تخصصی از دانشگاههای سایر شهرستانها هستند. حال سوال اینجاست که دانشجویان دانش آموخته پزشکی عمومی در تهران که در زمره نوابغ بودهاند و نمرههایشان بالاتر بوده است، الان کجا هستند و چرا خیلی از آنها علاقهای به حضور در دورههای دستیاری ندارند. جواب این سوال را شاید باید با توجه به وضع فعلی نظام سلامت پاسخ داد. به هر حال دانشجویی که خلاق و مبتکر است و توان علمی بالایی دارد، به سختی حاضر میشود که با چنین شرایطی در ایران ادامه تحصیل دهد. بسیاری از این پزشکان عمومی خلاق و نابغه، مهاجرت میکنند و راه دیگری برای مسیر زندگیشان انتخاب میکنند. این اتفاق در نهایت سبب میشود که سطح علمی دانش پزشکی در ایران هم افت کند، زیرا چنین دانشجوی خلاقی حاضر نمیشود که با درآمدی پایین و پذیرش ریسکی بالا به ارائه خدمات بپردازد.
سپید: دوران مقابله با کرونا چه تاثیری در وضعیت اشتغال پزشکان رشته اورولوژی برجای گذاشت؟
اگرچه در دوران کرونا برخی کلینیکها و مطبها نیز آسیب مالی دیدند، اما این وضعیت کاملا گذراست. بسیاری از مشاغل کشور با بروز بیماری کرونا دچار آسیب شدند و مطبها نیز از این وضعیت، مستثنی نبودند، اما وضعیتی که گذرا نیست، همین نبود تناسب منطقی بین هزینه و فایده در رشته اورولوژی است. به هر حال وقتی یک اورولوژیست، وقت میگذارد، انرژی مصرف میکند و از جان و عمرش مایه میگذارد، انتظار دارد که هم سطح آن هم فایدهای دریافت کند، اما در حال حاضر در کشور ما این تناسب منطقی به هم خورده و صرفا وزن هزینهها افزایش پیدا کرده است. الان وضع به شکلی است که مگر پزشکی صرفا در راه رضای خداوند و بدون هیچ چشمداشت مالی حاضر باشد برخی عملهای جراحی را انجام دهد. طبیعی است که نباید انتظار داشت همه پزشکان بدون توجه به معیشت خود اعمال جراحی سخت و ارزان قیمت را انجام دهند و اصلاح این شرایط، بسیار ضروری است.
سپید: با توجه به سیر صعودی فرآیند پیری جمعیت در ایران، آیا میتوان انتظار داشت که بار بیماریهای مرتبط با اورولوژی در کشور نیز افزایش پیدا کند؟
قطعا افزایش سن، یک عنصر تعیین کننده در افزایش بیماریهای حوزه اورولوژی است. بر اساس طب بزرگسالی، هرچقدر سن بیمار افزایش پیدا کند، ریسک فاکتور ابتلا به برخی بیماریها در افراد نیز افزایش پیدا میکند که یکی از این گروه بیماریها، امراضی است که در حوزه اورولوژی به آن میپردازیم. مثلا میتوان گفت که معمولا افراد مبتلا به سرطان، سنی بالاتر از 60 سال دارند. هرچقدر جمعیت یک کشور به سمت سالمندی حرکت کند، انواع بیماریهای سرطان نیز بیشتر خواهد شد. البته با پیرتر شدن جمعیت، نیاز به گسترش خدمات درمانی نیز بالاتر میرود. همچنین بیماریهای دیگری مثل پروستات نیز معمولا در سنین بالاتر اتفاق میافتد.
آمار بروز نارساییها و بیماریهای کلیوی نیز با بالا رفتن سن افزایش پیدا میکند. در دانش اورولوژی یک نکته علمی که مطرح میکنیم این است که با افزایش سن، کلیه انسان هم سنش بالاتر میرود و به نوعی، کلیه هم پیرتر میشود و کاراییاش پایین تر از قبل خواهد شد. یعنی کلیه دیگر آن شادابی و کارایی دوران جوانی را نخواهد داشت. حال فرض کنید در شرایط سالمندی که کلیه انسان مثل قبل نمیتواند کارایی داشته باشد، اگر یک تومور، عفونت کلیه یا سنگ کلیه هم به آن اضافه شود، در نتیجه باعث میشود که سلامت بیمار سالمند با مخاطرات جدیتری همراه شود.
بنابراین هیچ شکی وجود ندارد که با بالا رفتن سن جمعیت، بار بیماریهای مرتبط با رشته اورولوژی نیز افزایش پیدا میکند. به همین دلایل انتظار میرود که با دوراندیشی، شرایطی فراهم شود که از همین الان به فکر سلامت جمعیت سالمندان آینده باشیم و با سرمایهگذاری در حوزه پیشگیری، سطح سلامت سالمندان آینده را ارتقا دهیم.
دیدگاه کاربران
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد