با اصلاح ساختار وزارت بهداشت نیازی نیست وزیر بهداشت، پزشک باشد
به گزارش سپیدآنلاین به نقل از ایرنا، سیدحسن هاشمی در تشریح نظرات خود برای اصلاح ساختار وزارت بهداشت و کارآمد شدن آن، گفت: «وزارت بهداشت میتواند در سه یا چهار سازمان مستقل شامل سازمان آموزش، پژوهش و امور دانشجویی، سازمان بهداشت و درمان، سازمان غذا و دارو و سازمان امور پشتیبانی و مالی سلامت خلاصه شود.»
وی افزود: «در این ساختار جدید، تعداد اندکی از بیمارستانهای دولتی به صورت آموزشی باقی میمانند و بقیه بیمارستانها باید کار اقتصادی و درمانی انجام دهند. البته مدیریت این مراکز نیز باید به شرکتهای غیردولتی واگذار شود تا با مدیریت اقتصادی، کارآمدی و بهرهوری را در نظام سلامت بالا ببرند.»
مشروح گفتوگوی وزیر بهداشت به این شرح است:
آیا برنامه ای برای اصلاح ساختار وزارت بهداشت دارید؟ اگر دارید چیست؟
هاشمی: برنامههایی وجود دارد ولی بعید میدانم، اجرای آنها در این دولت امکانپذیر باشد. به اعتقاد من امکان ندارد که همه امور آموزشی، پژوهشی، بهداشت و درمان و مسائل مربوط به تامین منابع مالی سلامت را در یک مدیریت به شکل فعلی جمع کرد، یعنی مثلا کسی که مسئولیت دانشگاه علوم پزشکی تهران را برعهده دارد و میخواهد در مرز دانش حرکت کند و در عین حال با رقبای منطقهای و بینالمللی خودش رقابت کند و در حوزه تحقیقات و فناوری سرآمد باشد، نمیتواند همزمان به نحو شایستهای به مردم اطراف شهرری و روستاهای اطراف آن هم خدمات بهداشتی بدهد و نمیتواند همزمان خدمات درمانی کامل و جامعی ارائه کند، اینها اصولا از دو جنس کار متفاوت هستند.
منظورتان جداسازی حوزه آموزش و پژوهش از حوزه خدمات بهداشتی و درمانی است؟
هاشمی: نه، من فکر میکنم اتفاقی که در حوزه سلامت افتاده و آموزش پزشکی با خدمات سلامت ادغام شده است، حتما محسنات خیلی خوبی دارد، محسناتی که قانونگذار در زمان تصویب این قانون، دیده بود. فایده این ادغام این بود که افرادی که در دانشگاههای علوم پزشکی تربیت میشوند، میآیند و در فیلد کاری در بیمارستانها حضور پیدا میکنند و بهطور عملی آموزش میبینند و در عین حال این امتیاز برای وزارت بهداشت وجود دارد که اختیار آموزش و فارغالتحصیلان و ظرفیتهای پذیرش را در دست دارد و میتواند از این امتیاز برای حداکثر بهرهوری استفاده کند.
این مشکل اکثر وزرای بهداشت در بسیاری از کشورهای دنیاست که نیازشان به نیروی انسانی را باید دستگاه دیگری تامین کند و نمیتوانند به موقع نیازشان به نیروی انسانی مورد نیاز را تامین کنند و محتاج وزارت علوم هستند.
به نظر من ادغام آموزش پزشکی در خدمات سلامت، یک اقدام درست و یک امتیاز برای وزارت بهداشت است، اما شما شاهد هستید که هیچ وقت این اتفاق بهطور واقعی نیفتاده است، ادعایی شده ولی اتفاق نیفتاده است. به نظر من از نظر ساختاری آنچه میتواند مفید باشد و امور وزارت بهداشت را ساماندهی کند، این است که شاکله وزارت بهداشت در سه یا حداکثر چهار سازمان خلاصه شود.
چطور؟
هاشمی: یعنی امور آموزشی، پژوهشی و دانشجویی میتواند در قالب یک سازمان بهصورت طولی در کل کشور سازماندهی شود.
در زیر مجموعه وزارت بهداشت باشد؟
هاشمی: بله و امور درمانی و بهداشتی که اکنون در چند معاونت مختلف است، میتواند در قالب یک سازمان مستقل با ردیف بودجه مستقل و مشخص باشد و همه اختیارات لازم را برای اداره امور بیمارستانهای دولتی و مراکز بهداشتی زیرمجموعه خود داشته باشد و یک بخش هم برای مدیریت مالی و پشتیبانی باشد و متناظر با هر کدام از این سازمانها میتواند در استانها نیز تشکیل شود.
مانند سازمان غذا و دارو که از قبل تشکیل شده است؟
هاشمی: بله و اگر این اتفاق بیفتد، دیگر لازم نیست و نیازی نیست که وزیر بهداشت یک پزشک یا یکی از افراد شناخته شده در جامعه علمی پزشکی کشور باشد، وزیر بهداشت میتواند یکی از افراد مجرب و اثرگذار در حوزه اقتصادی باشد، چون خیلی از امور وزارت بهداشت، امور آموزشی و پژوهشی نیست و به عکس، آموزش و پژوهش باید در خدمت سلامت مردم و بخش عمده کار اداره اقتصادی و مدیریت قدرتمند اقتصادی است.
این نظر شما برای اصلاح وزارت بهداشت است؟
هاشمی: بله، این ایده اکنون در وزارت بهداشت وجود دارد ولی برای اجرای آن باید اراده آن در سطح مسئولان تراز اول کشور هم بهوجود آید.
عملی شدن این ایده چه زمانی امکانپذیر است؟
هاشمی: زمانی که افرادی کلاننگر و افرادی که مصالح ملی را در اولویت قرارمیدهند، در راس کار باشند و انجام این امور در راس برنامههای آنها باشد، الان هم این افراد در دولت و مجلس حضور دارند ولی تعدادشان به قدری نیست که امکان عملیشدن این ایده وجود داشته باشد.
آیا اصلاح ساختار وزارت بهداشت و جداسازی سازمانهای مختلف در این وزارتخانه موجب موازیکاری نمیشود؟
هاشمی: نه، معنای این اصلاحات، جداسازی آموزش پزشکی از خدمات سلامت نیست، ما دیگر به هیچ وجه نمیتوانیم و نباید از راه آمده برگردیم، اما در عین حال ادامه این مسیر نیز به شکل فعلی بعید به نظر میرسد به موفقیت برسد.
در صورت انجام این تغییرات و مستقل شدن، سازمان بهداشت و درمان از سازمان آموزش و پژوهش پزشکی، احتمالا باید تعداد بیمارستانهای آموزشی دولتی هم کمتر شوند.
هاشمی: بله، تصورم این است که در کشور حداکثر به 100بیمارستان آموزشی در وزارت بهداشت احتیاج داریم تا بتوانند امور آموزشی را اداره کنند، بقیه بیمارستانها باید از نظر اقتصادی به نحوی برنامهریزی شوند که بتوانند خودشان را اداره کنند و برای رسیدن به این کار، بخشی از مسیر را با اجرای طرح تحول سلامت در دولت یازدهم آمدهایم.
منظورتان این است که سایر بیمارستانهای دولتی را واگذار میکنید؟
هاشمی: بحث واگذاری بیمارستانها مطرح نیست، ولی واگذاری مدیریت مدنظر است. مدیریت بیمارستانها نباید در تصدی دولت باشد، برای اداره امور اداری و مالی بیمارستانها باید شرکتهایی ایجاد شود و امور اداری با پیمان مدیریت بین دولت و شرکتهای غیردولتی انجام شود، دولت هم در قالب بیمهها براساس تعرفههای مصوب دولت از شرکتها خرید خدمت کند.
البته خیلی از شرکتها معتقدند با تعرفههای دولتی نمیشود، بیمارستانها را اداره کرد، نظر شما چیست؟
هاشمی: منظورم تعرفههایی است که براساس قیمت تمام شده و واقعی باشد؛ البته با اقداماتی که در قالب طرح تحول سلامت شروع شده و با اصلاح تعرفهها، بخشی از راه را طی کردهایم و اکنون اکثر بیمارستانهای بزرگ کشور تراز مالی مثبت دارند و اگر یک گام دیگر برای واقعی شدن تعرفههای پزشکی در آینده برداشته شود و شورایعالی بیمه با وزارت بهداشت هماهنگ باشد، تراز مالی همه بیمارستانهای کوچک دولتی هم مثبت میشود.
بنابراین طبیعی است در چنین ساختاری وقتی مدیریت بیمارستانها به دست بخش غیردولتی بیفتد، بهتر و کم هزینهتر از دولت میتوانند بیمارستان را مدیریت کنند. از اینرو حتما بهرهوری بالاتر میرود، کیفیت خدمات افزایش مییابد و از هدررفت منابع جلوگیری میشود. در این صورت سیستم بهداشت و درمان کشور اقتصادی میشود و دولت میتواند به کار اصلی خود که نظارت و سیاستگذاری است، بپردازد.