صفحه نخست چاپ
پایگاه خبری سلامت
ترک تحصیل در راه روستاهای محروم

به گزارش سپیدآنلاین به نقل از سلامت نیوز، زمانی که آمارها را زیر و رو می‌کنیم متوجه می‌شویم 52هزار فضای آموزشی در کشور کم داریم و در کنار این کمبود، مدارس زیادی هستند که نیاز به بازسازی و تخریب دارند، این‌ها جدا از آمار مدارس خشتی و گلی است که هیچ ایمنی و استانداردی ندارند. حالا در این بین آموزش و پرورش 200 میلیارد تومان بودجه برای بازسازی مدارس در کشور دارد. این درحالی است که برای ساخت هر مدرسه 185 میلیون تومان باید هزینه شود. کمبود بودجه توسعه فضاهای آموزشی می‌تواند باعث شود عده‌ای از مدرسه محروم شوند. شاید اگر مجلس بودجه توسعه و بازسازی مدارس را افزایش دهد آینده برخی دانش‌آموزان بهتر شود.
کمبود فضای آموزشی، مدارس فرسوده و عمر بالا موضوعاتی است که می‌تواند به تنهایی به وضعیت آموزشی کشور آسیب برساند، زمانی که دانش‌آموزی در روستایش مدرسه ندارد و مجبور می‌شود برای تحصیل به روستای دیگری برود بعد از مدتی ممکن است به دلیل مشکلات ترک‌تحصیل کند. وجود مدرسه در مناطق محروم می‌تواند دانش‌آموزان را تشویق کند که درس بخوانند. می‌تواند آینده دانش‌آموزانی را که در مناطق محروم زندگی می‌کنند، تغییر بدهد. زمانی که آمارها را زیر و رو می‌کنیم متوجه می‌شویم 52هزار فضای آموزشی در کشور کم داریم و در کنار این کمبود، مدارس زیادی هستند که نیاز به بازسازی و تخریب دارند، این‌ها جدا از آمار مدارس خشتی و گلی است که هیچ ایمنی و استانداردی ندارند. حالا در این بین آموزش و پرورش 200 میلیارد تومان بودجه برای بازسازی مدارس در کشور دارد. این درحالی است که برای ساخت هر مدرسه 185 میلیون تومان باید هزینه شود. کمبود بودجه توسعه فضاهای آموزشی می‌تواند باعث شود عده‌ای از مدرسه محروم شوند. شاید اگر مجلس بودجه توسعه و بازسازی مدارس را افزایش دهد آینده برخی دانش‌آموزان بهتر شود.


تعهد ۹۰۰میلیاردی خیرین مدرسه‌ساز

خیرین مدرسه‌ساز امسال تعهد کرده‌اند که 900 میلیارد تومان به توسعه فضاهای آموزشی کشور کمک کنند. این درحالی است که بودجه کل آموزش و پرورش 200 میلیارد تومان است که این بودجه کمتر از 25 درصد تعهد خیرین است.
محمدتقی نظرپور، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور درگفت‌وگو با «فرهیختگان» درباره وضعیت کمبود فضای آموزشی کشور سخن گفت.

وظیفه‌مان را باید انجام بدهیم
براساس قانون، تحصیل رایگان وظیفه آموزش و پرورش است، بر همین اساس باید کمبود فضای آموزشی را از بین ببریم تا همه دانش‌آموزان بتوانند از فضای آموزشی متناسب بهره‌مند شوند. وظیفه آموزش و پرورش ساختن فضای آموزشی با دوام و ماندگار است. اگر فضای آموزشی مناسبی ساخته شود این فضاها زود به زود تخریب نمی‌شود که مجبور شویم هزینه را صرف بازسازی آن خرج کنیم. باید فضاهایی ساخته شود که مانند سرمایه باشد نه اینکه هرچند سال یکبار خرج روی دست‌مان بگذارد.

50 سال نهایت عمر یک مدرسه است
عمر مفید ساختمان مدرسه‌ها نهایتاً 50 سال است. البته عمر ساختمان مدارس اگر ترمیم و بهسازی شود، افزوده خواهد شد. براساس آیین‌نامه ساختمانی ایران، عمر یک ساختمان باید 50 سال باشد که مدارس نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اگر بخواهیم عمر و ماندگاری مدارس بیش از 50 سال باشد باید هزینه‌ها را بالا برده و بر کیفیت مصالح و نقشه اجرایی اضافه کنیم، زیرا هر چقدر مصالح مرغوب‌تر و نظارت بر اجرای یک نقشه ساختمانی بیشتر باشد، عمر مدارس بیشتر خواهد بود. البته اگر حین استفاده از ساختمان‌ها از آنها نگهداری فنی شود و سازه‌های آن مقاوم باشد، بر عمر آن افزوده می‌شود.

مجلس اعتبار مدارس را افزایش بدهد
وقتی صحبت از توسعه فضای آموزشی می‌شود خیرین در صف اول قرار دارند. خیرین از گذشته تا به امروز کارنامه پررنگی در ساخت و نوسازی مدارس داشته‌اند. امسال هم خیرین تعهد کرده‌اند که 900 میلیارد تومان در توسعه فضای آموزشی مشارکت کنند، این درحالی است که دولت 200 میلیارد تومان به این امر اختصاص داده است. درخواست ما از مجلس این است که به بودجه توسعه فضاهای آموزشی توجه کند تا بتوانیم حداقل به خیرین کمک کنیم. زیرا اگر نتوانیم همانند خیرینی که پنجاه درصد کمک کرده‌اند، کمک کنیم ممکن است خیرین را از دست بدهیم. باید به این موضوع توجه داشت که درحال حاضر استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان از کمبود فضاهای آموزشی رنج می‌برند و اگر حضور خیرین را از دست بدهیم با بودجه کم نمی‌توان به داد استان‌های محروم رسید.

فضای مناسب به آموزش کمک می‌کند
نمی‌توانیم بگوییم که نبود فضای آموزشی مناسب باعث ترک‌تحصیل دانش‌آموزان شده است اما می‌توانیم مدعی باشیم وجود فضای آموزشی مناسب می‌تواند مانند یک وسیله کمک آموزشی عمل کند و دانش‌آموزان را با اشتیاق بیشتری به سمت مدرسه بکشد.

فضاهای آموزشی در یک نگاه


کمتر از 100 مدرسه ماندگار در سطح کشور داریم.
بین 60 تا65 میلیون مترمربع فضای آموزشی در کشور وجود دارد.

تنها 16 درصد از فضاهای آموزشی عمر بالای40 سال دارند.
57 درصد از مدارس کشور از نظر سیستم گرمایشی استانداردسازی شده‌اند.

10هزار کلاس‌ درس سیستم گرمایشی نفتی دارند.

کمترین سرانه

استان سیستان و بلوچستان با سرانه فضای آموزشی حدود۳.۱مترمربع کمترین میزان سرانه فضای آموزشی کشور را دارد که نیازمند حمایت‌های بیشتر است، این درحالی است که میانگین سرانه فضاهای آموزشی در کشور حدود ۵.۲ مترمربع است.
سرانه فضای آموزشی و افت یادگیری


بر پایه واپسین سخنان رئیس نوسازی و تجهیز مدارس کشور، سرانه فضای دانش‌آموزی در سطح جهان به ازای هر دانش‌آموز اندکی کمتر از 6 و به ازای هر دانش‌آموز ایرانی نزدیک ۴.۸ متر مربع است. با توجه به فراوانی و پراکندگی مدرسه‌ها در کشور بی‌گمان این سرانه در شهرها و کلانشهرها بسیار کمتر از میانگین کشوری است. برآوردهای آماری نشان می‌دهد نزدیک به 70 درصد ایرانیان در شهرها زندگی می‌کنند و به این ترتیب 70 درصد دانش‌آموزان کشور نیز در شهرها و کلانشهرها هستند، بنابراین دچار کمبود شدید فضای آموزشی هستند. اما این سرانه کم چرا پدید آمده و چگونه به سامان می‌شود؟ و اینکه این کمبود فضای آموزشی چه پیامدهایی را درپی خواهد داشت؟
اوج جمعیت دانش‌آموزی کشور در سال‌های پایانی دولت اصلاحات نزدیک به 19 میلیون دانش‌آموز بود. با گذشت زمان و کاهش درصد رشد جمعت، آمار دانش‌آموزان کشوری رو به کاهش نهاد. اما به جای اینکه دست‌اندرکاران از این کاهش جمعیت دانش‌آموزی بهره گرفته و به دنبال استاندارد‌سازی سرانه دانش‌آموزی و در نتیجه فراهم کردن زمینه‌های آموزش کیفی در مدرسه باشند با روند کاهش دانش‌آموزان تا یک‌سوم جمعیت، مدرسه‌ها نیز به روش‌های گوناگون مانند فروش، اجاره، تغییر کاربری و... رو به کاهش نهاد و هیچ‌گاه اجازه داده نشد تا دانش‌آموزان و فرهنگیان دست‌کم در شهرها از کاهش جمعیت دانش‌آموزی بهره‌های آموزشی ببرند! بی‌گمان افزایش سرانه فضای آموزشی کشور می‌تواند به افزایش کیفیت آموزشی بینجامد.
یکی از ریشه‌های عدم تمرکز در کلاس‌های درس، شلوغی کلاس، فشردگی و نزدیکی دانش‌آموزان به یکدیگر است. در کلاس‌های شلوغ حتی اگر از فشارهای عصبی به آموزگار چشم‌پوشی کنیم! کلاس برای دانش‌آموزان بیزار از درس و مشق آغازگاهی برای تلافی همه فشارها و افت آموزشی می‌شود. آموزش یک فرآیند دوسویه میان آموزش‌دهنده و آموزش یابنده است تا در کلاس نگاه آموزگار به نگاه دانش‌آموز گره نخورد و پیوندی حسی- عاطفی میان‌شان شکل نگیرد نمی‌توان به آموزشی کیفی دل بست! کلاس‌های پرجمعیت که پیامد کمی فضای آموزشی کشورند جلوی ارتباط صمیمی و رفاقت میان این دو محور آموزش را می‌گیرد و افزون بر افت آموزش، زمینه تنش میان دانش‌آموزان با دانش‌آموزان و دانش‌آموزان با آموزگار را فراهم کرده و آن می‌شود که سال‌ها از تنبیه بدنی دانش‌آموزان و کتک خوردن او به دست معلم و معلم به دست دانش‌آموز و خانواده او می‌شنویم.
گرچه رئیس سازمان نوسازی وعده می‌دهد که با پایان یافتن ساخت‌وسازهای مدرسه‌ای نزدیک به نیم متر به میانگین سرانه فضای آموزشی کشور افزوده شود اما تا رسیدن به سرانه جهانی راه زیادی مانده؛ چه برسد به سرانه کشورهای پیشرفته‌ای مانند فنلاند، ژاپن و... ! نمی‌توان گفت که همه افت کنونی آموزشی پیامد کمبود فضای آموزشی است اما بی‌گمان یکی از مهم‌ترین عامل‌های گریز از درس و مشق و بازماندگی از پیشرفت آموزشی و پرورشی کمبود این فضاست.