صفحه نخست چاپ
پایگاه خبری سلامت
آقای دکترنمکی! نگذارید دیگران در آش شما نمک بریزند

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است؛

آقای دکترنمکی! نگذارید دیگران در آش شما نمک بریزند
کسی چه می داند. شاید دیر یا زود ، کرونا گلوی نویسنده این سطور را هم بفشارد و راه نفسش را ببندد. پس تا نفسی هست آنچه را لازم می دانم می نویسم. در این سن و سال که موهایم از آقای دکترنمکی سپیدتر است و با تجربه ای که در کار رسانه دارم، این را خوب می فهمم که در شرایط حاضر نباید سربازان خط مقدم جنگ با کرونا را نقد کرد اما چاره ای جز بیانش نیافتم.

1-دست وزیرمحترم بهداشت و تمام همکاران ایشان در وزارتخانه و قبل از آن همه کارکنان بیمارستانها، بهیاران، پرستاران و پزشکانی را که از جان خود برای مبارزه با کرونا دست شسته اند می بوسم.

2- در روزهای پرمشغله وزارت بهداشت، دو هواپیمای حامل کمکهای پزشکان بی مرز وارد ایران می شود. قبل از آن هم از کشورهای دور و نزدیک کمکهایی رسیده و به مصرف بیماران کرونایی رسیده است، اما موضوع "پزشکان بی مرز" متفاوت است. ظاهرا آنها یکی دو روز معطل می مانند و سپس به بی ادبانه ترین وجه عذرشان خواسته می شود.

3- اتهام آنهایی که کمک به ایران آورده بودند "ترور بیولوژیک" است. از امریکا هم نیامده بودند . "پزشکان بدون مرز" یک سازمان بین المللی است که در مواقع نیاز به کشورها کمک می کند. طبق اطلاعات موجود در مکاتبه با وزارت بهداشت برای کمک به بیماران کرونایی اعلام آمادگی می کنند و این وزارتخانه هم موافقت می کند. طبعا روالی دارد که باید دوسه وزارتخانه و دستگاه دیگر هم هماهنگ شوند که می شوند. تاییدیه ها انجام و ویزاها صادر می شود.

4- ناگهان سروکله استکبارستیزان! پیدا می شود که ایهاالناس چه نشسته اید که عده ای جاسوس دارند وارد کشور می شوند و با آوردن چهارتا کاسه بشقاب، می خواهند سرمان را شیره بمالند و اطلاعات پزشکی مملکت را بربایند و ببرند.

5- وزارت بهداشت، دست و پایش را گم می کند. می ترسد نکند فردا همدستی با جاسوسان را در کارنامه اش بنویسند. ترجیح می دهد فراموش کند که خودش با ورود تیم پزشکان بی مرز موافقت کرده. بنابراین زیر همه چیز می زند. یک مقام دست دهم وزارتخانه اعلام می کند چی؟کی؟کجا؟ما اصلا از هیچ چیز خبر نداریم!

تا اینجا صورت مسئله بود.

حالا چند جمله خطاب به وزیرمحترم بهداشت:

الف: جناب آقای دکتر نمکی! شجاعت و حریت، ویژگی های قابل ستایش آدمیانند، بخصوص بهنگام بحران و سختی. بر فرض که متوجه شدید موافقت با ورود پزشکان بی مرز اشتباه است. چرا تجاهل می کنید؟ گردنتان را بالا می گرفتید و می گفتید اشتباه کردیم. نه اینکه بیندازید گردن این و آن.

ب: می دانید پیام بازگرداندن تیم آن هم به این شکل، در دنیا چیست؟ جهانیان در باره ما چه قضاوتی خواهند داشت؟ ما دربحرانهایی مثل سیل و زلزله، حتی کمک امریکایی ها را رد نکردیم . این بار هم نیاز نبود بی تربیتی کنیم. خیلی ساده می توانستید اطلاع رسانی کنید. با رئیس تیم مصاحبه می کردید و از زبان او کمکهایی را که آورده اعلام می کردید. موقع مصاحبه با او دوربین تلویزیون را می بردید روی کمکهای شان. اگر واقعا چندتا کاسه بشقاب بود آبروی شان می رفت. این طوری بهتر بود یا الان که ...؟

ج: آقای دکتر نمکی! فرض کنید کرونا بجای اینکه سراغ ما بیاید سراغ یک کشور کافر رفته بود و شما به عنوان نماینده ایران، یک هواپیما کمک به آن کشور می بردید و مهمان شان می شدید و دست برقضا همین برخوردی که با پزشکان بدون مرز شد با شما صورت می گرفت. می توانم خواهش کنم حس و حال تان را در چنین فرض غیرمحالی توضیح دهید؟

د: آقای وزیربهداشت! من شما را مقصر نمی دانم. آنقدر شلوغ هستید که شاید این موضوع از دستتان دررفته باشد. ممکن است تحت فشار سیاسی و روانی دیگران قرار گرفته باشید. درست مثل همان کیس 200میلیون ماسک که ادعا کردید یک قاچاقچی قرار است به شما بفروشد و بعدش معلوم شد کلا دروغ بود. تردید نکنید همان کسانی که آن پوست خربزه را زیر پای شما انداختند این بار هم سرتان بازی درآورده اند. این بازیگرها نه جان مردم بیمار برایشان مهم است نه حیثیت و اعتبار شما. اجازه ندهید نمک شان را در آش شما بریزند!

ه: آقای وزیر! چه رفتار با تیم پزشکان بی مرز (که مهمان ایرانیان بودند) و چه رفتاری که برای به گردن دیگران انداختن انجام دادید با فرهنگ اسلامی-ایرانی ما سازگار نبود. با روحیه مردم خونگرم و بامعرفت زادگاهتان شهر کاشان - که از جانب مادر با شما همشهری ام - هم تناسب نداشت.

... اما فرصت جبران هست.