صفحه نخست چاپ
پایگاه خبری سلامت
چالش‌های ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان

ادغام طب ایرانی و طب کلاسیک در مراکز ارائه خدمات بهداشتی و درمانی، یکی از تاکیدات قوانین بالادستی در نظام سلامت است. در حالی که سالیان سال است حرف از این ادغام به میان می‌آید، اما هرگز شاهد جدی گرفته شدن طب ایرانی در مراکز ارائه خدمات بهداشتی و درمانی نبودیم.

امسال با ادغام آزمایشی طب ایرانی و طب کلاسیک در نظام شبکه بهداشتی و درمانی شهرستان اردکان، گام مهمی برای اجرای سیاست‌های کلی نظام سلامت برداشته شده است. البته کارشناسان طب ایرانی امیدوارند که این ادغام در سال‌های آینده، شکل جدی‌تری به خود بگیرد و فقط در مرحله آزمایشی باقی نماند.
بسیاری از متخصصان طب ایرانی بر این باورند که ادغام طب سنتی با طب کلاسیک می‌تواند سبک زندگی ایرانی را سالم‌تر سازد و هزینه‌های نظام درمان را کاهش دهد. در این بین، ترکیب طب سنتی و نوین، چندان هم راه ساده‌ای در پیش ندارد. چالش‌های متعددی در این مسیر ادغام وجود دارد که رفع هرکدام از آنها نیازمند مدیریت کارشناسی است.

در صورت ادغام طب سنتی و نوین در شبکه بهداشت و درمان، می‌توان به احیای طب چندهزار ساله ایرانی نیز امیدوار بود. طب سنتی ایرانی با وجود قدمت دیرینه، نتوانسته است که ردپای پررنگی در نظام بهداشت و درمان داشته باشد. برداشته شدن اولین گام‌ها برای ادغام طب ایرانی و کلاسیک، قطعا می‌تواند زمینه را برای توسعه خدمات تایید شده طب ایرانی فراهم کند.

چالش‌های پیش‌روی ادغام طب ایرانی در مراکز ارائه خدمات

ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان، ظرافت‌های خاصی دارد. قطعا این مسیر با چالش‌های متعددی نیز مواجه است که رفع آن به همکاری بین‌سازمانی نیاز دارد.

قاسم شیرودی، متخصص طب سنتی در گفتگو با سپید به چالش‌های پیش‌روی ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان می‌پردازد و می‌گوید: «در اینکه ادغام طب سنتی و نوین در مراکز ارائه خدمات، اقدام بسیار شایسته‌ای است، شکی وجود ندارد. در عین حال باید دید که مدیران مراکز بهداشتی و درمانی تا چه حد حاضر می‌شوند که از آموزه‌های طب ایرانی بهره ببرند. اگر قرار باشد این ادغام فقط در این حد باشد که مثلا یک دفترچه آموزشی در اختیار مراجعان قرار بدهند و آموزه‌های طب ایرانی را از این طریق بخواهند به مردم آموزش بدهند، در این صورت فکر نمی‌کنم که این ادغام بتواند مسیری برای توسعه طب ایرانی بگشاید.»
او تاکید می‌کند: «ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان، زمانی به بار می‌نشیند که هم در نسخه‌های دارویی و هم توصیه‌های پزشکی، حضور پررنگ طب ایرانی دیده شود. مثلا در دفترچه بیمه بیمار، داروی طب سنتی هم تجویز شود و یا مثلا در کنار آزمایش‌های پاراکلینیکی، درمان‌های طب مکمل ایرانی هم برای بیمار تجویز کنند. فقط در این صورت می‌توان به توسعه خدمات طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان امیدوار بود.»

شیرودی خاطرنشان می‌کند: «راهی را که ما تازه شروع کرده‌ایم، کشور چین سالیان سال است که پیموده است. طب سنتی چین با طب کلاسیک، آمیخته شده است و در بسیاری از مراکز بهداشتی و درمانی این کشور می‌توان حضور پررنگ طب سنتی این کشور را مشاهده کرد. به همین دلیل، بسیار شایسته است که از تجارب آنها نیز بهره ببریم و در این مسیر از آنها بیاموزیم.»

او یادآور می‌شود: «طب ایرانی و طب کلاسیک، دشمن هم نیستند. آنها مکمل یکدیگرند. دیدگاهی که طب ایرانی یا طب کلاسیک را رد می‌کند، دیدگاه افراطی است که عالمان این دو حوزه، این دیدگاه‌های افراطی را قبول ندارند. هر دو طب دارای نقاط ضعف و قوت هستند که با ادغام در یکدیگر، قدرت آنها بیشتر و ضغف آنها پوشش داده می‌شود. در این مسیر ادغام باید با مدیران شبکه بهداشت و درمان، مذاکره داشت و البته نیاز است که تولیت نظام سلامت هم با این مدیران وارد مذاکره شود تا شاهد ادغام موفق خدمات طب ایرانی در این مراکز باشیم. ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان، فقط زمانی نتیجه می‌دهد که از متخصصان طب ایرانی نیز دعوت به همکاری شود و آنها در مراکز ارائه خدمت، حضور پررنگی داشته باشند.»

همچنین محمدرضا کریمی، متخصص طب سنتی و مدیر موسسه حجامت استان خراسان رضوی نیز در گفتگو با سپید به مشکل بیمه نبودن خدمات طب ایرانی اشاره می‌کند و می‌گوید: «در سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان در حوزه طب سنتی با مشکلات جدی مواجه هستیم. در بحث داروهای مرتبط با طب سنتی نیز مردم با مشکلات مالی زیادی مواجه هستند. مردم بارها از ما می‌پرسند که مگر شما پزشک نیستید و مگر این داروها برای درمان بیماری ما تجویز نشده است، پس چرا نباید این داروها تحت پوشش بیمه باشد. واقعا هیچ جواب قانع‌کننده‌ای برای آنها نداریم. صرفا به دلیل اینکه به خیال خودشان نمی‌خواهند هزینه بیمه‌ها بالا برود، بخش زیادی از مردم را از خدمات طب سنتی محروم کرده‌اند. این در حالی است که استفاده از خدمات طب سنتی به کاهش چشمگیر هزینه‌های درمان در جامعه منجر می‌شود. این موضوع مهمی است که بیمه‌ها نمی‌بینند. همچنین حجامت، زالودرمانی، بادکش و سایر درمان‌های مشابه در طب سنتی نیز تحت پوشش بیمه‌های پایه نیست. فقط تعدادی از بیمه‌های تکمیلی، برخی خدمات طب سنتی را تحت پوشش بیمه قرار می‌دهند که تعداد آنها بسیار کم است.»

کریمی از نبود تعرفه‌های ثابت در حوزه طب سنتی نیز انتقاد می‌کند و می‌گوید: «هیچ تعرفه ثابتی در حوزه خدمات طب سنتی نداریم. اگرچه دانشکده‌های طب سنتی، گاهی تعرفه‌هایی را اعلام می‌کند، اما این تعرفه‌ها در نقاط مختلف کشور، یکسان نیست و خیلی از درمانگران نیز از این تعرفه‌ها تبعیت نمی‌کنند. مشکلی که این وسط وجود دارد این است که دانشکده‌های طب سنتی باید تعرفه‌های خدمات طب سنتی را به مردم اعلام کنند، اما این کار را انجام نمی‌دهد. همین اتفاق باعث سردرگمی مردم شده است.»

تلاش وزارت بهداشت برای ادغام طب ایرانی

وزارت بهداشت با برداشتن اولین گام برای ترکیب طب سنتی و نوین در شبکه بهداشت و درمان، تلاش کرده است تا نشان دهد که عزم جدی برای ادغام طب کلاسیک و طب ایرانی دارد.

نفیسه حسینی یکتا، سرپرست دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت نیز با اشاره به ضرورت ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان، مکاتب درمانی مختلف را به سلاح‌های متنوعی تشبیه می‌کند که در کنار هم می‌توانند توان دفاعی نظام سلامت کشور را افزایش دهند.

او درباره ضروت ادغام طب ایرانی و کلاسیک، یادآور می‌شود: «وقتی بحث دفاع پیش می‌آید، از هر ابزاری برای دفاع از آنچه که مد نظر است، استفاده می‌شود. همان‌طور که در دوران دفاع مقدس، از هر استراتژی، ابزار و سلاحی برای دفاع از کیان مملکت بهره گرفته شد، نظام سلامت نیز برای دفاع از سلامت عموم جامعه، از هر ابزار در دسترسی که مورد تایید قرار می‌گیرد، استفاده خواهد کرد. مکاتب درمانی مختلف در واقع سلاح‌های متنوعی هستند که هر کدام دارای توفیقات و نقایصی بوده و در کنار هم می‌توانند به افزایش توان دفاعی نظام سلامت کشور کمک کنند.»

او به دو فاز پیش‌بینی‌شده برای ادغام خدمات طب ایرانی در نظام شبکه بهداشتی و درمانی می‌پردازد و می‌گوید: «در این مرحله، آموزش اصلاح سبک زندگی بر اساس آموزه‌های طب ایرانی را خواهیم داشت که محتوای علمی‌ که در این مرحله آموزش داده می‌شود، قبلا مورد پژوهش قرار گرفته که اثرات شاخصی بر افزایش کیفیت زندگی و اصلاح سبک زندگی داشته است. در فازم دوم، ورود آموزه‌های طب ایرانی برای درمان بیماری‌های رایج مد نظر است که از آموزه‌های مبتنی بر شواهد استفاده خواهد شد. در این راستا ورود داروهای گیاهی به قفسه‌های دارویی نیز از اهداف فاز دوم ادغام خدمات در سطح اول نظام سلامت است.»

سرپرست دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه شعار و راهبرد اصلی طب ایرانی، اصلاح سبک زندگی است، خاطرنشان می‌کند: «این رویکرد در پیشگیری از بروز بیماری‌ها، به‌ویژه بیماری‌های غیر واگیر تاثیر به‌سزایی دارد و در درمان بسیاری از بیماری‌ها نیز به‌تنهایی می‌تواند کمک‌کننده باشد. ادغام طب ایرانی در نظام سلامت کشور برای ارتقای سلامت جامعه از جمله اهداف مهم دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت از ابتدای تاسیس است. اسناد بالادستی کشور، از جمله بند 12 سیاست‌های کلی سلامت و ماده 74 قانون برنامه ششم توسعه نیز بر تحقق این امر تاکید دارند.»

او خاطرنشان می‌کند: «اجرای طرح ادغام، سبب ایجاد هم‌زبانی و گفتمان مشترک میان دو حوزه طب رایج و طب سنتی می‌شود. در این راستا پذیرای هرگونه نقد سازنده از سوی دست‌اندرکاران نظام سلامت برای اجرای بهتر و موفق‌تر آن در فازهای بعدی، خواهیم بود. امیدواریم بتوانیم به‌زودی شاهد اجرای طرح ادغام خدمات طب ایرانی در تمامی سطوح نظام سلامت کشور باشیم.»

همچنین سعید نمکی، وزیر بهداشت نیز با اشاره به ضرورت ساماندهی و ادغام فعالیت‌های طب ایرانی در نظام ارائه خدمات بهداشت و درمان کشور، می‌گوید: «طب ایرانی و سنتی ما نباید در دست پلید جهل و خرافه قربانی شود. علمای دانشگاه‌های ما باید به این عرصه ورود کرده و بتوانند آن ریشه‌های اصیل و ناب طب ایرانی و سنتی را زنده کنند. مدت‌ها بود که آرزوی من ادغام فعالیت‌های طب ایرانی- سنتی در نظام شبکه بهداشتی و درمانی کشور به عنوان یک حرکت بزرگ، عالمانه و حکیمانه و همچنین به عنوان اجرای یکی از دستورات مهم مقام معظم رهبری در سیاست‌های کلی نظام سلامت بود. زمانی که صحبت از طب ایرانی و سنتی می‌کنیم، مجموعه نفیس و فاخری است که به عنوان یکی از زیربناهای مهم علمی و فرهنگی این سرزمین سال‌های سال در دانشگاه‌های دنیا تدریس شده است. چهره‌های ارزنده‌ای مانند ابن‌سینا، رازی، جرجانی و ... که در تاریخ این سرزمین و در عرصه جهانی درخشیدند، هرگز از یاد دنیا نخواهد رفت.»

او یادآور می‌شود: «جز در عرصه آموزش در این حوزه، در عرصه پژوهش هم در طب ایرانی و سنتی باید گام‌های بزرگی برداریم. ما باید طب ایرانی و سنتی‌مان را در چارچوب علم امروز بیاوریم تا دانشجوی پزشکی، آن را به عنوان یک حرکت عالمانه بپذیرد. مردم ما باید فرق بین عوام فریبی و طب علمی را در حوزه طب ایرانی و سنتی تشخیص دهند. ما هیچ زیرساختی مناسب‌تر از نظام شبکه بهداشتی و درمانی کشور برای ادغام فعالیت‌هایمان نداریم. حق نداریم فعالیت‌های موازی را در نظام ارائه خدمت طراحی کنیم. یکی از اقدامات زیبایی که می‌توان دنبال کرد و انجام شده، ادغام فعالیت‌های طب سنتی در نظام ارائه خدمات است که کاری بسیار زیبا است. با این اقدام می‌توانیم در اولین سطح ارائه خدمات، در خانه بهداشت، بعد از آن در مراکز بهداشتی و درمانی و بعد هم در بیمارستان‌ها آمیزه‌ای از طب مدرن و طب ایرانی و سنتی‌مان را در کنار یکدیگر داشته باشیم تا مجموعه این‌ طب‌ها به جای تقابل بتوانند به یکدیگر در اجرای درست این برنامه علمی کمک کنند. امیدواریم تا پایان سال بتوانیم در کلیه سطوح ارائه خدمت، ادغام طب سنتی و ایرانی را داشته باشیم.»

در شرایطی که وزارت بهداشت در نظر دارد ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت و درمان را توسعه دهد، برخی از متخصصان طب ایرانی معتقدند که همزمان با این ادغام، باید چالش‌های پیش‌روی توسعه طب ایرانی نیز برداشته شود. مثلا بیمه نبودن اغلب خدمات طب ایرانی، معضل بزرگی است که بر سر راه این ادغام وجود دارد. در صورت ادغام موفق طب ایرانی و کلاسیک، قطعا شاخص‌های سلامت مردم نیز رشد قابل توجهی خواهد داشت.