کممحلی بیمهها به خدمات مشاوره و رواندرمانی
برای کارگری که دستمزد ماهانهاش به سه میلیون تومان هم نمیرسد، پرداخت 150 هزار تومان حق مشاوره برای 45 دقیقه، رقم بسیار سنگینی است. در این بین، بیمههای درمانی نیز تاکنون نتوانستهاند برای حل این مشکل، بسیاری از خدمات مشاوره و رواندرمانی را تحت پوشش بیمه قرار دهند.
مجموع این شرایط موجب شده است که تعداد مراجعان به مراکز مشاوره و رواندرمانی، پایینتر از حد انتظار باشد. یعنی در حالی که بر اساس آمارهای وزارت بهداشت، حدود یک نفر از هر چهار نفر در کشور ما از یک اختلال روانی خفیف تا شدید رنج میبرد، اما آمار مراجعان به مراکز مشاوره و رواندرمانی اصلا تناسبی با وضعیت نامطلوب جامعه در حوزه سلامت روان ندارد.
بسیاری از روانپزشکان، روانشناسان و مشاوران از فقدان پوشش بیمهای موثر برای بسیاری از خدمات مشاوره و رواندرمانی گلایه دارند. کممحلی بیمهها برای پوشش خدمات رواندرمانی موجب شده است که بازار کار نیروهای ارائه دهنده خدمات مشاوره و رواندرمانی نیز در حد مطلوبی نباشد.
در حالی که در طی یک دهه اخیر، تلاش زیادی شده است تا فرهنگ مراجعه به روانپزشک، روانشناس و مشاور در جامعه نهادینه شود، اما فقدان پوشش بیمهای موثر موجب شده است که بسیاری از این تلاشها و فرهنگسازیها بینتیجه بماند. از سوی دیگر، افزایش قابل توجه اجارهبهای دفترها و مطبها نیز باعث شده است که بسیاری از فارغالتحصیلان جوان نتوانند در دفتر خود به ارائه خدمات مشاوره و رواندرمانی بپردازند. اگرچه در برخی مراکز دولتی، برخی خدمات محدود رواندرمانی تحت پوشش بیمه قرار دارد، اما در مراکز خصوصی ارائه دهنده خدمات مشاوره و رواندرمانی، خبری از پوشش بیمهای فراگیر وجود ندارد. بیشترین بار هزینهها در این حوزه درمانی بر دوش مردم است. این مساله هم فشار مالی زیادی به مراجعان وارد میکند و هم بازار کار روانپزشکان، مشاوران و روانشناسان را هم تحت تاثیر قرار داده است.
اهمیت پوشش بیمهای خدمات مشاوره و رواندرمانی
کارشناسان نظام سلامت تاکید دارند که پوشش بیمهای خدمات رواندرمانی، در نهایت به نفع خود بیمهها تمام میشود، زیرا با افزایش سلامت روانی جامعه، آمار بسیاری از بیماریهای روانتنی، بستری و هزینههای نظام سلامت، کاهش پیدا خواهد کرد.
سامان توکلی، روانپزشک و رئیس انجمن علمی رواندرمانی ایران نیز در گفتگو با سپید به همین موضوع اشاره میکند و میگوید: «اگر از منظر اقتصادی به موضوع نگاه کنیم، پوشش بیمهای خدمات رواندرمانی میتواند هزینههای کلی نظام سلامت را کاهش دهد. تحقیقات مختلف نشان میدهند که بخش بزرگی از مراجعات طبی به اورژانسها، تصویربرداریها و مداخلات تشخیصی مکرر و حتی بستریها، ناشی از مشکلات روانی و روانتنی است که بار مالی آن دیده نمی شود، در حالی که هزینه کردن برای درمان این اختلالات، میتواند جلوی هزینههای هنگفت دیگر را بگیرد.»
او یادآور میشود: «همکاران ما به طور روزمره بیماران زیادی را میبینند که به دلیل مسایل اضطرابی چندین سال با علایم قلبی یا تنفسی به پزشکان متخصص و اورژانس مراجعه کردهاند و بارها و بارها مداخلات تشخیصی مانند اک وکاردیوگرافی و مانند آن برای آنها انجام شده است. همچنین برخی بیماران دچار اختلال روده تحریکپذیر که سالها به متخصصان گوارش مراجعه میکنند، وقتی به روانپزشک مراجعه میکنند، با پروندهای میآیند که شامل حداقل چندین نوبت آندوسکوپی است؛ در حالی که مشکل اصلی آنها اختلال روانی یا مشکل روانتنی است. اینها همه هزینههایی است که به نظام سلامت تحمیل میشود و تازه در کنار آن باید هزینههای ناشی از کاهش بهرهوری شغلی و مرخصیهای استعلاجی و امثال آن را هم اضافه کنید که به جامعه تحمیل میشود. در واقع، میخواهم بگویم که پوشش بیمهای خدمات سلامت روان و رواندرمانیها در نهایت برای خود بیمهها نیز از نظر اقتصادی بهصرفه است. در واقع، این هزینه را باید نوعی سرمایهگذاری برای ارتقای سلامت عمومی و کاهش هزینههای دیگر در نظر گرفت.»
او با اشاره به مشکلات بیمهای برای ارائه خدمات رواندرمانی، خاطرنشان میکند: «رواندرمانیها در اغلب موارد در خارج از بیمارستانها انجام میشود و هدفش این است که نیاز بیماران دچار اختلالات روانی خفیف تا متوسط برای مراجعه به بیمارستان یا خدمات بستری را کاهش دهد. محدود کردن پوشش بیمهای خدمات رواندرمانی به بیمارستانها یکی از همان مواردی است که در نهایت موجب تحمیل بار اقتصادی بیشتر به نظام سلامت و بیمهها خواهد شد.»
تبعات جبرانناپذیر فقدان پوشش بیمهای خدمات مشاوره
بسیاری از مراکز ارائه دهنده خدمات مشاوره و رواندرمانی از سازمان بهزیستی مجوز میگیرند. وحید قبادی دانا، رئیس سازمان بهزیستی کشور هم تاکید دارد: «خدمات روانشناسی نیازمند پوشش بیمهای است و همه ما باید تلاش کنیم تا نظام بیمه خدمات روانشناسی و مشاوره در کشور شکل بگیرد.»
او یادآور میشود: «مبحث گرانی دسترسی به خدمات روانشناسی و مشاوره مورد توجه ماست. پوشش بیمهای مناسب برای اقشار محروم جامعه میتواند راهگشای خوبی برای مدیریت هزینهها و مراجعه به هنگام و موثر آنان به روانشناسان باشد. اهتمام این سازمان بر ایجاد عدالت در دسترسی تمام اقشار جامعه به خصوص دهکهای پایین اجتماع به خدمات روانشناسی و مشاوره است.»
رئیس سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اهمیت نقش روانشناسان و مشاوران در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، تاکید میکند: «در جامعه امروز و با توجه به شیوع اضطراب، افسردگی، اعتیاد، طلاق و بحرانهای فردی، مراجعه به روانشناسان اجتنابناپذیر است. آگاهیبخشی، آموزش مهارتهای زندگی و آموزش شیوههای فرزندپروری میتواند از این آسیبها به میزان زیادی پیشگیری کند یا آثار تخریبی آن را کاهش دهد. همچنین بلایای طبیعی و انسان ساخت در کشور ما موجب بحرانهای متعددی میشود که هر یک میتواند بر روح و روان شهروندان، تاثیر جبرانناپذیری بگذارد.»
او تاکید میکند: «همه ما باید تلاش کنیم تا نظام بیمه خدمات روانشناسی و مشاوره در کشور شکل بگیرد. همچنین اقدام بعدی، تلاش برای حضور موثر و پررنگ روانشناسان و مشاوران در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان حوزه اجتماعی کشور است. نقش و نظر این جامعه فرهیخته و بزرگ هرگز نباید نادیده گرفته شود.»
نگاهی به اوضاع اشتغال مشاوران و رواندرمانگران
در حال حاضر برمبنای سرفصل دروس گرایشهای مختلف روانشناسی، علاوه بر روانپزشکان، دانشآموختگان رشتههای روانشناسی بالینی و روانشناسی سلامت هم برحسب مقطع و حوزه تخصصی رشتهشان میتوانند رواندرمانی انجام بدهند.
رئیس انجمن علمی رواندرمانی ایران با اشاره به مشکلات اشتغال روان درمانگران، تاکید میکند: «در جاهایی ما با گلایه همکاران جوانی روبرو هستیم که از کمبود مراجعان شکایت دارند. از طرف دیگر با لیست انتظار طولانی برای رواندرمانی مواجه هستیم، طوری که گاهی بیماران مدتها در انتظار میمانند تا بتوانند با درمانگر مورد نظر خودشان درمان را شروع کنند. بسیاری از بیماران به دلیل عدم پوشش بیمهای، نمیتوانند خودشان هزینههای رواندرمانی را متقبل شوند و از طرفی، انگ مراجعه به روانپزشک و روانشناس نیز هنوز گاهی دیده میشود.»
توکلی با اشاره به مشکلات اشتغال روان درمانگران، یادآور میشود: «تفاوت میزان توانمندی و خبرگی یا حتی شهرت درست یا غلط بالینگران مختلف باعث میشود برخی درمانگران، لیست انتظار طولانی داشته باشند و برخی با تعداد کم مراجع روبهرو باشند. از سوی دیگر، هزینههای لازم برای شروع کار یک درمانگر جوان، مانند هزینه تهیه دفتر کار یا مطب و منشی و مانند آن، یکی از موانع جدی پیشروی همکاران این حوزه است. به همین دلیل اغلب مجبور میشوند چندین سال در شروع کار در مراکز خصوصی مختلف کار کنند و بخش قابل توجهی از درآمدشان به خودشان تعلق نگیرد. بنابراین، در این زمینه هم با مشکلات متعدد و متفاوتی روبهرو هستیم. میتوانم بگویم همکاران جوانی که بخواهند در این حوزه کار کنند تا سالهای زیادی با این نوع مشکلات مواجهاند و از نزدیک شاهد رنجی هستم که از این وضعیت میکشند.»
پای درد دل مشاوران و روانشناسان
بسیاری از مشاوران و رواندرمانگران با مشکلات شغلی متعددی دست و پنجه نرم میکنند که این دغدغهها نیز چندان در رسانهها انعکاس پیدا نمیکند.
مریم حبیب، مشاور ازدواج در گفتگو با سپید به گوشهای از مشکلات مشاوران و رواندرمانگران اشاره میکند و میگوید: «اول اینکه هنوز فرهنگ مراجعه به مشاور و روانشناس، بخصوص در شهرهای کوچکتر نهادینه نشده است. عدهای هنوز فکر میکنند که اگر به مشاور مراجعه کنند، پولشان را دور ریختهاند و از اهمیت این خدمات بیاطلاع هستند. در این زمینه نیاز است که رسانهها در سطح وسیعتری به اهمیت خدمات مشاوره و روانشناسی بپردازند.»
او با اشاره به ضرورت نظارت بیشتر بر تعرفههای خدمات مشاوره و رواندرمانی، یادآور میشود: «گاهی برخی مشاوران و روانشناسان، یک رویکرد جدید درمانی را به انحصار خود درمیآورند. حتی گاهی دیده شده است که آنها هر ساعت نیز 500 هزار تومان و یا بیشتر از مراجعه کننده دریافت کردهاند. باید نظارتی وجود داشته باشد تا از دریافت تعرفههای اضافی جلوگیری شود. گاهی نیز برخی مشاوران کمتجربه صرفا به واسطه ارتباط با کلینیکها جذب بازار کار میشوند، در حالی که برخی از مشاوران و روانشناسان حاذق ممکن است به دلیل نداشتن چنین ارتباطاتی، نتوانند در بازار کار فعال باشند. متاسفانه در اغلب موارد هم مراجعه کننده نمیداند که مدرک تحصیلی درمانگرش چیست و هر ادعایی که درمانگر مطرح کند، چندان برای بیماران قابل تشخیص نیست.»
این مشاور ازدواج با اشاره به خلا پوشش بیمهای خدمات مشاوره و رواندرمانی، گلایه میکند: «هزینه مشاوره و رواندرمانی برای بسیاری از مراجعان، رقم چشمگیری است. در غیاب پوشش بیمهای، خیلی اوقات شاهد هستیم که ارجاع به مشاوران و روانشناسان شکل نمیگیرد. جلسات مشاوره و رواندرمانی هم اینطور نیست که در یک جلسه جواب دهد و گاهی نیاز است که مراجعه کننده چندین ماه به درمانگرش مراجعه کند. همین موضوع نیز هزینههای مشاوره را افزایش میدهد.»
او یادآور میشود: «این روزها خدمات مشاوره کودک، بازار کار خوبی دارد. به همین دلیل در برخی مراکز مشاوره شاهد هستیم که یک اتاق بازی برای کودکان طراحی میکنند و گاهی از مشاورانی بهره میبرند که تخصص آنها مشاوره کودک نیست. همچنین برخی مشاوران نیز صرفا به دلیل بازار کار مطلوب، خدمات مشاوره ازدواج و خانواده را ارائه میدهند، در حالی که در حیطه تخصص آنها نیست. به اینگونه موارد باید نظارت شود تا وجهه خدمات مشاوره و رواندرمانی، خدشهدار نشود.»
باید در نظر داشت که بر اساس پیمایش ملی، حدود 23 و شش دهم درصد از ایرانیان بین سنین 15 تا 64 سال، حداقل به یک اختلال روانی مبتلا هستند. یعنی تقریبا از هر چهار ایرانی، یک نفر به حداقل یک اختلال روانی مبتلا است. البته باید توجه داشت که تمام این افراد دچار اختلالات شدید روانی نیستند و طیفی از اختلالات خفیف تا شدید را در برمیگیرد. در این بین، این نکته را هم باید در نظر بگیریم که این پیمایش همه اختلالات روانی تعریفشده در طبقهبندیهای رسمی اختلالات روان را دربرنمیگیرد. اگر اختلالات روانی مرتبط با مصرف مواد مخدر، اختلالات شخصیتی، اختلالات جنسی و اختلالات خواب و امثال آن هم در نظر بگیریم، قاعدتا این آمار بالاتر خواهد بود.
در چنین اوضاعی که آمار ابتلا به اختلالات روانی تا این حد چشمگیر است، پوشش بیمهای خدمات مشاوره و رواندرمانی، یک ضرورت اجتنابناپذیر است. اینکه سلامت روان را رها کنیم و اهم بودجههای نظام سلامت را به درمان بیماریهای جسمی اختصاص دهیم، سیاست شکست خوردهای است که نمیتواند همه ابعاد سلامت جامعه را تامین کند.