اگر دولتها به جای مقابله تلاش کنند که مردم به بیماری مبتلا شوند، باز هم 60 یا 70 درصد جامعه مبتلا نمیشوند
کیانوش جهانپور در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه سپید درباره نامهای که به امضاء دکتر اکبر فتوحی استاد اپیدمیولوژی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس مرکز ملی تحقیقات سلامت ایران خطاب به وزیر بهداشت منتشر شده، و اینکه آیا وزارت بهداشت هم بر این باور است که دو سوم مردم باید حتما به این ویروس مبتلا شوند تا به یک ایمنی جمعی دست یابیم یا خیر، گفت: من اطلاعی ندارم که این نامه به صورت رسمی به وزارت بهداشت آمده یا نه ولی فکر میکنم حتی اگر به وزارت بهداشت ارسال شده باشد، قبل از آن در فضای مجازی منتشر شده و شاید کاربرد انتشار آن در فضای مجازی مدنظر بوده تا وصول آن توسط ستاد ملی مقابله با کرونا یا وصول آن توسط وزیر بهداشت به عنوان فرمانده این ستاد. البته توصیههای مشفقانهای از جوانب مختلف هست اما درعین حال که ما به هر انتقاد و پیشنهاد سازندهای در این حوزه را از سوی صاحبنظران به دیده احترام نگاه میکنیم ولی قاعدتا نحوه انتقال پیامها میتواند متفاوت باشد.
وی افزود: به نظر من دسترسیها انقدر دشوار نیست که نامهها در فضای مجازی منتشر شود و بعد از آن به صورت رسمی وصول شود و یا اینکه هیچوقت وصول نشود و ما فقط در فضای مجازی آن نامهها را بخوانیم. لذا من فکر میکنم این نامهها بیشتر جنبه عام دارد و بیشتر برای آگاهسازی و هوشیارسازی جامعه نوشته میشوند تا اینکه مخاطب آنها ستاد ملی مقابله با کرونا باشد. ولی در هرحال ما برای محتوای آنها احترام قائلیم چون نظرات کارشناسی اساتید ما است و قابل احترام است کمااینکه نظرات مخالف آنها هم نظرات متخصصان و کارشناسان است و ما به همان اندازه، به آنها هم به دیده احترام نگاه میکنیم و قرار نیست مثل رفتارهایی که در فضای مجازی میشود ما یک گروه را مورد هجمه قرار دهیم و دیگری را تخریب کنیم. قاعدتا اجتهاد این عزیزان، نظرات کارشناسی است و اینها مجتهدین و متخصصین این فن هستند و همین اجتهادی که انجام دادهاند دارای ثواب است و اگر هم مشخص شود که نظرشان درست است، ثواب آن مضاعف خواهد شد.
ابتلای 70 درصد مردم را سیاسیون مطرح میکنند نه علمای اپیدمیولوژی
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت تصریح کرد: اما این مواردی که با عنوان ابتلای 60 درصد و 70 درصد مردم مطرح میشود و میگویند راهی جز این نیست را بیشتر در دنیا سیاسیون مطرح میکنند تا علمای علم طب یا اپیدمیولوژی و بیماریشناسی.
وی اضافه کرد: من تصور میکنم اگر همه دولتها تلاش هم بکنند، 60 تا 70 درصد جوامع مبتلا نخواهند شد. تقریبا کمتر بیماری وجود دارد که 60 تا 70 درصد مردم به آن مبتلا شوند. همانطور که عرض کردم اگر دولتها نه تنها کاری برای مقابله انجام ندهند، حتی تلاش هم بکنند برای اینکه 60 درصد جامعه مبتلا شوند، باز هم این اتفاق رخ نخواهد داد. یک بزرگنمایی در این اعداد و ارقام مشاهده میشود که شاید با مطالب علمی و دقیق فاصله داشته باشد
وی اظهار داشت: «آنچه ما میدانیم بههرحال این بیماری، دارو و درمان قطعی و مشخصی ندارد و تنها راه ممکن، قطع زنجیره ابتلا است. قطعا اعمال محدودیت در رفتو آمدها و سفرهای شهری و بین شهری میتواند زنجیره انتقال را قطع کند و ما درهر صورت چه برای این بیماری واکسن و دارویی مشخص شود یا نه و چه با ورود به فصل گرم یا اتفاقات دیگر محیطی این بیماری حذف شود یا نشود، ما نیازمند این هستیم که بار مراجعات به بیمارستانها و مراکز درمانی خودمان و ترافیکی که ایجاد میشود را در حد وسع و حتیالمقدور کنترل کنیم و قاعدتا نیازمند این است که حتی اگر قرار است ابتلای به این بیماری در کشور ادامه پیدا کند، یک بازه زمانی طولانیتری در اختیار داشته باشیم با پیکهای کوتاهتر و البته ورودی کمتر به مراکز درمانی. هر اقدامی در این خصوص برای اینکه کیفیت ارائه خدمت ارتقا پیدا کند، خدمترسانی در سطح حداکثری به همه مبتلایان انجام شود، هراقدامی در راستای کاهش ورود، کاهش مراجعات و کاهش بار ترافیک انجام خواهیم داد که قاعدتا اینها مستلزم قطع زنجیره انتقال و کاهش شیوع بیماری است.
قرنطینه نه شدنی است نه مطلوب
جهانپور خاطرنشان کرد: ما به هرحال مجبوریم که در زمان انتظار قرار بگیریم که یا ابزارهای کنترل بیماری در دنیا و در کشور ما مشخص شود و ابزارها و فناوری دقیقتری ارائه شود یا اینکه اساسا بیماری تحت تاثیر عوامل محیطی حذف شود ولی ما این زمان را باید بخریم و لذا به حوزه کنترل و پیشگیری و قطع زنجیره انتقال ورود میکنیم و الان هم در سطح 3 قرنطینه هستیم با اعمال محدودیتها که بخشی از آنها هم داوطلبانه است و از مسیر جلب مشارکت عمومی و اقناع عمومی انجام میشود و بخشی هم بوسیله بخشنامهها، مصوبهها و ابلاغیههای دولتی است ولی من تکرار میکنم آن چیزی که مد نظر برخی دوستان و حتی برخی متخصصین با عنوان حکومت نظامی است، تقریبا میشود گفت قرابتی با شاکله اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ما ندارد و با ساختار اجتماعی ما همخوانی ندارد و ممکن است که عواقب ناگوارتر و تالی فاسر داشته باشد. امکانپذیر بودن آن هم محل بحث است. بنابراین ما در مورد انجام کاری که هم امکان آن مشخص نیست و هم مطلوبیت آن زیر سوال است کمتر صحبت میکنیم و فکر میکنیم باید بر راهحلهای شدنی متمرکز شویم.