روزنامه سپید | اخبار ۱۸ | 10 تیر 1399 | لینک خبر:
sepidonline.ir/d70934
تریاژ هر بیمارستان، پلی مبهم به سوی آیندهای نامعلوم است. بیمارانی که با ترس از آینده وارد میشوند و چشمانی اشکبار دارند و با نگرانی رهسپار اتاق عمل میشوند. همیشه مکانهایی وجود دارد، به مانند برزخ که در آن انسان احساس تنهایی میکند، اما تنها نیست. احساس بیپناهی میکند، اما فرشتگانی هستند که او را پناه میشوند. دلهره دارد، اما به آنها امید داده میشود. غم دارد، اما غمخوار نیز هست. اتاق و قسمت تریاژ، جایی که دیگر پدر و مادر نیستند که ناز بچههایشان را بکشند، فرزندی نیست که عصای دست والدین باشد و تنها بیمار است و کارکنان اتاق عمل. اما در برخی مواقع این تریاژها ترس را به امید پیوند میزنند چرا که میدانند نتیجهاش چیزی جز شوق نیست. مخصوصا اگر پزشک، پرستار و تکنسین خود داوطلب شده باشند تا این شادی را بیافرینند.
تریاژ هر اتاق عمل دنیایی است متفاوت. جایی که بیمار پس از ورود به اتاق عمل، دقایق شاید هم ساعتها در انتظار است تا او را به اتاق عمل و یا شاید به اتاق سرنوشت هدایت کنند. بیمار است و هزاران اندیشه بیمناک؛ اشک است و لبخندی که بر لب میآورند. وصف تریاژ را شاید تنها بیمارانی بدانند که آنجا در انتظار ورود به اتاق عمل میمانند و البته کارکنانی که خود میگویند هیچ جایی تریاژ نمیشود. یک دنیای واقعی است. آنجا برای ما آینه زندگی است و محل آزمون انسان بودن و فرصتی برای ارتقای معنویت و اندوختن توشهای برای زندگی باقی است. اما گاه بیمارانی هستند که نیازمندتر از هر بیمار دیگری، سالها در انزوا زندگی کردهاند. جرات نگاه کردن به آینه را نداشتهاند. چراکه یک ناهنجاری در صورت، اساس رنج را برای آنها فراهم کرده است. این تریاژها آخرین مکان انزوای آنها میشود. تنهایی آنها در این تریاژها پیلهوار شده و رهگذری برای پروانه شدن است. دستان خیری امید را در این تریاژها به آنها تزریق میکنند.
وقتی میان این همه گرانی و وضعیت بد اقتصادی، سرها در گریبان است و کسی را یارای سخن گفتن نیست تا سلامت را پاسخ دهد، کسانی هستند که به لبها لبخند میبخشند و کامها را شیرین میکنند. آنها پزشکانی هستند که کوله بار سفر میبندند و محرومترین نقاط کشور را هدف قرار میدهند تا لبهای شکری کودکان و شکاف کامها را جراحی کنند و البته هزینه این جراحیها را از جیب خود بپردارند.
این روزها که جراحی پلاستیک در بخش زیبایی آن تبدیل به عملی لاکچری شده، «مرهم» گروهی فوق تخصص جراحی پلاستیک از سالیان قبل تصمیم گرفتند این زیبایی را برای کودکان و افرادی که از ناهنجاریهای صورت رنج میبرند فراهم کنند. وسایل جراحی را خود تامین میکنند و بیمارستان یا دانشگاهی نیز اتاق عمل جراحی را برای آنها فراهم میکند و هزینهای از جانب بیمار پرداخت نمیشود. حتی هزینه رفت و آمد تا محل بیمارستان اسکان و غذای بیمار نیز از سوی این پزشکان تامین میشود. شاید کسی باور نکند که این روزها که حتی برای سلام علیک هم باید هزینهای پرداخت شود، سپیدقباهایی این چنین فرشتهوار، حکیمانه بیمار را طبابت کنند و نه تنها ریالی از آنها نگیرند که صفر تا 100 جراحی و بازگشت آنان به منزل را برای بیمار فراهم کنند. اما آنها تنها نیستند؛ گروهی دیگر از متخصصان طب فیزیکی نیز دوشادوش این جراحان پلاستیک در این گروه بوده و آنها نیز سنگینی دردهای اسکلتی و عضلانی بخشی از محرومان را برطرف میکنند. این پزشکان متخصص در کنار تعدادی پرستار، کارشناس اتاق عمل و ... گروه مرهم را تشکیل میدهند. گروهی که تا کنون بیش از 26 سفر به مناطق مختلف کشور داشته و هزاران نفر را ویزیت و جراحی کردهاند.
نطفه این گروه زمانی شکل گرفت، که «عبدالحسین کلانتری هرمزی» پراستنادترین دانشمند ایرانی در حوزه جراحی پلاستیک و ترمیمی، بر آن شد تا برای دردهای مناطقِ محروم کشور، مرهم و مرحم باشد. او در سال 1387 با تنی چند از همکاران و دانشجویان خود، فوق تخصصیترین تیم جراحان پلاستیک و ترمیمی مناطق محروم جهان را بنیاد نهاد. این تیم که بعدها متخصصان طب فیزیکی نیز به آنها پیوستند بنیان گذار موسسهای داوطلبانه و خیریه به نام موسسه ملی ندای سلامت شد که به مرهم مشهور شد.
فعالیتهای داوطلبانه و خیرخواهانه موسسه مرهم، نمونهای از فعالیت دهها گروه جهادی پزشکی است که هر ساله با احساس مسئولیتی بینظیر به کمک هموطنان محروم خود میشتابند و ضمن معاینه و درمان رایگان، با در اختیار دادن دانش خود به پزشکان جوان مناطق کمبرخوردار، زکات علم خود را پرداخت میکنند.
به گزارش خبرنگار سپید، عبدالجلیل کلانتر هرمزی در باره ایده تشکیل این گروه گفت: «در سال ۸۷ با پنج نفر جراح پلاستیک به استان خوزستان رفتیم. من خودم فرزند خوزستان هستم و طب جراحیام را در تمام مدت جنگ در این استان سپری کردم لذا کار جراحی پلاستیک مردم محروم را از آنجا آغاز کردیم. امروز «مرهم» با ۶۰ داوطلب بزرگترین گروه جراح خدمترسان به مردم است. این افزایش تدریجی نشان میدهد که عاشقان خدمت بدون چشمداشت و بدون نیاز به هیچ تشویق نامهای از سوی کسی، با هزینه شخصی، گرفتن مرخصی و عدم وابستگی به هیچ گروه خاصی در حال خدمت هستند. هرگز فکر نکنید که اگر کسی میخواهد کاری کند حتماً باید از مسئولی دستور بگیرد؛ وقتی میدانید یک کار درست است باید شروع کنید.»
وی ادامه داد: «ما جاهایی رفتیم که باید از رودخانههای عریض عبور میکردیم و یا با گرگر(نقاله روی رودخانه) به خانههای مردم میرسیدیم و این کار را کردیم و بیماریابی کرده و آنها را درمان کردیم و اکنون به دوران شکوفایی این خدمت رسانی رسیدهایم.»
ورود دیگر تخصصها به مرهم
رحمتالله حافظی، متخصص طب فیزیکی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی از جمله متخصصانی است که در این گروه عضویت داشته و در وقع نایب رئیس هیئت مدیره موسسه ملی مرهم است. وی در رابطه با فعالیتهای داوطلبانه این گروه گفت: «تیمهای پزشکی عضو این موسسه با هدف نذر تخصص به محرومان دور هم گرد آمدهاند. حدود پنج سال قبل مقرر شد موسسهای را با عنوان نذر تخصص ثبت کنیم و از پزشکانی که تمایل دارند از تخصص خود در درمان بیماران مناطق محروم استفاده کنند دعوت کنیم. بدین جهت مقدمات کار را با دکتر کلانتر هرمزی، فوق تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی فراهم کردیم. البته دکتر هرمزی سالها قبلتر از آن، کار خود را در مناطق محروم با تیمهایی از جراحان پلاستیک آغاز کرده بود و چون هدف مشترکی وجود داشت، این موسسه تشکیل و ثبت و هئیت امنا و هیئت مدیره آن نیز انتخاب شدند.»
وی با بیان اینکه پس از تشکیل موسسه مرهم تیمهای جراحی پلاستیک مناطق محروم تحت لوای موسسه مرهم کار خود را انجام دادند، گفت: «پس از ثبت رسمی موسسه، تیم طب فیزیکی و تیم چشم پزشکی نیز به آنها اضافه شد و طبعاً با وجود جراحان پلاستیک، تیمهای متخصص بیهوشی، پرستاری، گفتار درمانی و روانشناسی بالینی نیز در این گروهها حاضر بودند و به خانواده بیماران مشاوره میدادند.»
حافظی بیان کرد: «در آیندهای نزدیک تیم متخصص پوست نیز به این جمع اضافه میشود.» وی افزود: «مهربانی، انسان دوستی و احترام به همنوع نقاط مشترکی است که موجب پیوند افراد عضو موسسه شد، تکتک افراد با اهداف مختلفی وارد گروه شدند اما موج مشترک خدمترسانی به مردم را به راه انداختند. اولین سفر با تیم مرهم را برای ارائه خدمات طب فیزیکی به مناطق محروم به تنهایی آغاز کردم، اما در پی آن افراد دیگری نیز به ما پیوستند. در حال حاضر ۱۰ نفر متخصص طب فیزیکی عضو گروه مرهم هستند و در هر سفر تعدادی از این افراد همراه ما میآیند و افراد دیگری نیز اعلام آمادگی کردهاند که به این تیم بپیوندند.»
تاریخچه فعالیت داوطلبانه پزشکان در ایران
فعالیت داوطلبانه پزشکان در ایران، تاریخچهای غنی دارد. به ویژه بعد از انقلاب اسلامی، از سال ۱۳۵۸ که فعالیتهای مرتبط با توسعه و آموزش با مفهوم جهاد پیوند خورد، گروههای جهادی پزشکی و انواع فعالیتهای داوطلبانه و وسیعمقیاس برای بهبود سلامت جامعه شکل گرفتند. در ابتدای انقلاب، نقطه آغازین حرکت، حوزه اجتماعی انتخاب شد و عدالت در سلامت جزو اهداف اصلی قرار گرفت که هم دولت و هم نیروهای فردی پزشکی به آن اهتمام ورزیدند. به تدریج با برنامهریزی و طراحی مدل بومی بهداشت و سلامت در ایران پیامدهای سلامت با سرعت زیاد بهبود یافتند به طوری که در حال حاضر ایران از نظر شاخصهای سلامت در میان کشورهای مطلوب منطقه است.
نبود نفع شخصی در کار داوطلبانه
کار داوطلبانه، عمل خیرخواهانهای است که نفع شخصی در آن وجود ندارد و به دنبال بهبود وضعیت دیگران است. در واقع قصد و نیت افراد از فعالیت داوطلبانه، انتفاع مادی و ملموس نیست بلکه مجموعهای از اهداف است که در نهایت به احساس رضایتمندی درونی فرد داوطلب منتهی میشود. فعالیت داوطلبانه معمولاً در راستای تخصص حرفهای افراد صورت میگیرد. در این مورد خاص، پزشکان به ارائه خدمات سلامت به نیازمندان میپردازند، نیازی که بر اساس فقر، عدم دسترسی به امکانات و یا حادثهای غیر منتظره همچون زلزله در آن مردم ایجاد شده است. همانطور که گفتم فعالیت داوطلبانه پزشکان منفعت مادی در پی ندارد اما منافع دیگری دارد که شاید اهمیت آن کمتر نباشد.
پژوهشها نشان میدهند کار داوطلبانه در میان پزشکان منجر به بهبود سلامت روان و کاهش نرخ بیماری در خود آنها میشود. با توجه به فشار کاری خستهکنندهای که اغلب پزشکان با آن مواجه هستند، کار داوطلبانه میتواند مجالی برای تجربه کاری کمفشار، خودخواسته و در محیطی متنوع باشد.
بسیاری از اوقات، پزشکان به دلیل فشار کاری از دنیای اطراف خود جدا و منزوی میشوند و رابطه معنادار خود را با جامعه اطراف از دست میدهند. این انزوای اجتماعی انواع احساسات نامطلوب همچون بیمعنایی کار و ازخودبیگانگی را در فرد ایجاد میکند و فرآیند درمان را از یک عمل انسانی به یک مبادله اقتصادی تبدیل میکند. کار داوطلبانه مجالی برای این مشاغل فراهم میکند که دوباره پیوندی معنادار با شغل خود و بیماری خود برقرار کنند و از واقعیت اجتماعی بیماران مطلع شوند. دانش جامعهشناسی و مردمشناسی به ما آموخته است باید برای بهبود بیمار، او را در متن اجتماعی و فرهنگی خود ببینیم. مواجهه مستقیم با واقعیت زندگی بیماران مختلف، پزشک را در فرآیند تشخیصی یاری میدهد؛ فرصتی که شاید کمتر در محیط منزوی مطبهای خصوصی دست بدهد. کار داوطلبانه راهی برای دیدن ارزش درمان و سویه انسانی حرفه پزشکی هم است.
ویژگی کار داوطلبانه این است که میتواند بسیار خلاق و متنوع باشد و اشکال مختلفی به خود بگیرد. بیشتر فعالیتهای داوطلبانه پزشکان، کوتاهمدت و به شدت متنوع است. این تنوع میتواند در محیط و نوع کار و چیزهای دیگر باشد که سویههای مثبت و منفی توامان دارد. یکی از چالشهای کار داوطلبانه کوتاهمدت این است که به صورت مقطعی اتفاق میافتد؛ طوری که ارتباط پزشک پس از اتمام فعالیت با محل مورد نظر ادامه نمییابد. این نوع از فعالیت داوطلبانه در بسیاری از کشورهای ثروتمند رواج دارد و پزشکان از این کشورها برای دورههای کوتاهی به کشورهای نیازمند کمک مسافرت میکنند و برای مدتی به ارائه خدمات سلامت میپردازند. معمولاً کشورهای فقیر به شدت نیازمند مداخلات درمانی هستند و این دورههای داوطلب کوتاهمدت فرصتی برای آنها فراهم میکند تا به خدمات با کیفیت و به روز دسترسی پیدا کنند اما از سوی دیگر این پزشکان بدون اطلاع از زمینه اجتماعی به این جوامع ورود میکنند و در نهایت باید تاثیر بلندمدت آنها بر جامعه هدف مورد پژوهش واقع شود. بهترین حالت فعالیت داوطلبانه کوتاه مدت این است که پزشک با سازمانهای دولتی یا مردمی مستقر در محل همکاری کند. این سازمانها که از قبل در این مناطق به فعالیت مشغولاند به نیازهای مردم منطقه واقفاند و در نهایت تاثیر پزشک منفرد و مقطعی و ازبینرونده نیست و در یک بستر معنادار اتفاق میافتد.