روزنامه سپید | اخبار 16 | 16 آذر 1395 | لینک خبر:
sepidonline.ir/d46957
سپید:پزشک عمومی که باشی و تنها هنرت هم این باشد که طبابت کنی خواه‌ناخواه با دسته‌ای از مراجعه‌کنندگان مواجه می‌شوی که بیمار نیستند اما آمده‌اند برای پیشگیری،آن‌هم پیشگیری به سبک خودشان!
این افراد که روزبه‌روز بر تعدادشان‌هم افزوده می‌شود دکتر سرِخود هستند، یعنی همان‌طوری که برای یک سال آینده خانواده‌شان نقشه می‌کشند برای سلامت خانواده هم برنامه دارند!
برنامه‌شان هم طوری است که مو لای درزش نمی‌رود به این صورت که سابقه بیماری افراد خانواده ،تغییرات آب و هوایی و بیماری‌های شایع هر فصل را در نظر می‌گیرند و براساس آن ملزومات سلامت خانواده برای یک سال پیش‌رو لیست می‌شود.
این لیست شامل همه داروهایی است که ممکن است به هر علتی یکی از افراد خانواده در سال آینده به آن نیاز داشته باشد پس باید در اسرع وقت تهیه و در جای مناسب انبار شود. دوز و تعداد آن‌ها هم با نظر تمام افراد خانواده تعیین می‌شود؛البته برای کامل‌تر بودن لیست توصیه‌ها و پیشنهادات اقوام،همکاران و همسایگان را هم لحاظ می‌کنند!
بعدازاین‌که لیست تهیه و به تصویب نهایی رسید یکی از افراد خانواده انتخاب می‌شود تا هرچه سریع‌تر و با ارزان‌ترین شیوه ممکن اقلام لیست را تهیه کند و چه راهی ساده‌تر و ارزان‌تر از پزشک عمومی!
معمولاً نماینده‌ای که انتخاب می‌شود هم روابط عمومی بالایی دارد،هم قدرت چانه‌زنیش زیاد است و هم در پزشکی سررشته دارد.
این نماینده وقتی به پزشک مراجعه می‌کند با یک احوال‌پرسی مَشت با دکتر، مذاکره را شروع می‌کند و تمام فنون روانشناسی را برای مُجاب کردن پزشک به کار می‌برد.
اگر پزشک مقاومتی نشان دهد آن موقع است که قدرت چانه‌زنی نماینده خودش را نشان می‌دهد و هزار‌و‌یک دلیل می‌آورد که «این هم به نفع سبد خانواده است تا داروها گران‌تر نشده دارویمان را بخریم و هم به نفع سیستم سلامت که از مراجعه زیاد به پزشک پیشگیری کنیم!»
آخرش هم که دل پزشک را به دست می‌آورد لبخند پیروزمندانه‌ای بر لبش نقش می‌ببند و می‌گوید:«دکتر جان ما دوست نداریم هِی مزاحم اوقات شریفتان بشویم و شما قیافه تکراری ما را هرروز ببینید.»
بعدازآن خنده، نماینده شکّیات دارویی‌اش را با پزشک در میان می‌گذارد که «به نظر شما واسه سردرد بروفن بهتره یا ژلوفن؟یا آزیترومایسین را بیمه قبول می‌کنه؟» این شکّیات هم که برطرف شد و خیالش از هر بابت راحت شد دفترچه بیمه را رو می‌کند.
تا پزشک دست‌به‌قلم می‌شود نماینده محترم حواسش می‌رود به نوک خودکار دکتر که تعداد داروها دقیقا همان باشد که توی شورای خانواده تصویب‌شده و دکتر کم‌فروشی نکند!
بعد هم که کار تمام شد و خیالش از بابت این راحت شد که انبار دارویی خانه‌اش تا سال دیگر تکمیل است به‌سلامت دست دکتر را می‌فشارد و آدرس مغازه‌اش را می‌دهد تا اگر دکتر قابل بداند جبران کند!
خلیل کاظم‌نیا
پزشک عمومی
