مرگ براثر افتادن روکش دندان در ریه بیمار

روزنامه سپید   |   اخبار 7   |   22 آبان 1395   |   لینک خبر:   sepidonline.ir/d45822

       عصر روز چهارشنبه 6 مردادماه ،ساعت 18:30، بیماری به نام آزادفر به مطب دندانپزشکی در اصفهان برای روکش‌گذاری مراجعه می‌کند اما در حین کار، روکش از دست پزشک افتاده و به داخل ریه فرد بیمار می‌رود .به گفته مرتضی آزادفر فرزند بیمار، دندان‌پزشک پیشنهاد مراجعه به بیمارستان الزهرا را می‌دهد. بعد از تصویربرداری، قرار بر جراحی بیمار به دست دکتر «هـ»، متخصص ریه در این بیمارستان می‌شود، اما زمان جراحی متوجه شدند رزیدنت این متخصص به اتاق عمل رفته و دست‌به‌کار شده است.

       بیمار در حین بیهوشی، ایست قلبی کرده، احیا می‌شود و برای مدتی به حالت کما می‌رود. و بعد از بیرون آمدن از کما دوباره جراحی می‌شود. اما این بار هم عمل موفقیت آمیز نبود.

روایت فرزند از رویداد
       در تاریخ ۶ مرداد پدرم به دندان‌پزشکی رفت و روکش دندان داخل ریه پدرم می‌افتد. به سفارش دندان‌پزشک ایشان عکس رادیولوژی می‌گیرند و دوباره نزد دندان‌پزشک می‌برند. دندان‌پزشک پدرم را به متخصص گوش و حلق و بینی ارجاع می‌دهند. متخصص گوش وحلق‌وبینی می‌بینند جسم زائد داخل برونش راست است. به سفارش دندان‌پزشک و متخصص گوش‌و‌حلق و بینی که هر دو از اساتید دانشگاه هستند، پدرم به بیمارستان الزهرا اصفهان منتقل می‌شود تا جسم زائد توسط عمل برونکوسکوپی بیرون آورده شود. پدرم ساعت 10 شب پذیرش می‌شوند. ایشان با هوشیاری کامل به اتاق عمل می‌رود ساعت ۶ صبح هنوز داخل اتاق عمل بود. درحالی‌که به من گفته بودند جراحی نیم ساعت بیشتر طول نمی‌کشد. ۶ صبح به من اعلام کردند که پدرم ایست قلبی کرده و حالش خوب نیست. پدرم بعد از عمل ۱۰ روز در کما بود. ده روز بعد پدرم به‌هوش آمدند و هوشیاری‌شان را به‌دست آوردند طوری‌ که با دست و اشاره سر پاسخ من را می‌‌دادند. همان روزی که ایشان به هوش آمدند دکتر تصمیم گرفت دوباره پدرم را عمل کند. درحالی‌که ریه پدرم خونریزی شدید کرده بود و حین عمل به گفته خودشان سه بار قلب پدرم را احیا کرده بودند. من را در شرایطی قراردادند که به عمل رضایت دادم چون می‌گفتند اگر پدرم عمل نشود به‌خاطر عفونت از بین می‌رود. درحالی‌که من از متخصصین شنیده بودم می‌شود عفونت را مهار کرد. پدرم حین عمل ایست قلبی کردند. دکتر بی‌هوشی موافق این عمل نبود اما دکتر جراح تشخیصش به جراحی بود. من را بین دوراهی پنجاه‌درصد ماندن یا صد در صد رفتن گذاشتند. شیرازه زندگی ما بعدازاین اتفاق از هم پاشید ما هم‌زمان با سرطان مادرم دست‌وپنجه نرم می‌کنیم از دست رفتن پدرم روحیه مادرم را تضعیف کرد. من شکایتم را پیش رئیس دانشگاه بردم اما رئیس دفترش برخورد بدی با من کرد. «روزنامه سپید آمادگی خود را برای شنیدن دفاعیات طرف مقابل اعلام می‌کند. »