چاپ خبر
زینیا کیست؟
روزنامه سپید   |   اخبار 9   |   09 شهریور 1395   |   لینک خبر:   sepidonline.ir/d41900

       سه زن میانسال طبق قرار همیشگی خود در روز مشخصی از ماه یکدیگر را ملاقات می‌کنند. این سه زن (تونی، کرز، رز) علاوه بر پیشینه حضور همزمان در دانشگاه و خوابگاه دانشجویی، وجه اشتراک مهم‌تری نیز دارند. زن دیگری به نام زینیا که هم دوره ای آنها در دانشگاه نیز بوده است در زندگی خانوادگی هر سه نفوذ کرده و به آنها ضربه زده است. آنها بعد از گذشت چند سال از مرگ زینیا، این قرارهای ماهیانه را با هم دارند. حالا هنگام صرف ناهار، ناگهان زینیا وارد رستوران می شود و سر میز دیگری می‌نشیند...

       پس از این ملاقات، راوی (دانای کل محدود به ذهن این سه زن) به صورت جداگانه، با برگشت به صبح همان روز، خواننده را در جریان حال و روز تک‌تک این سه زن قرار می‌دهد و پس از آن با سرک‌کشیدن به گذشته‌های هر کدام، داستان و نحوه ورود زینیا به زندگی هر شخصیت روایت می‌شود و پس از آن ماجراهای بعد از ملاقات ناگهانی و به پایان رساندن داستان رمان «عروس‌ فریبکار» نوشته «مارگارت‌ اتوود» با ترجمه «شهین‌ آسایش»‌ از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است. رمان با تصویر جالبی آغاز می‌شود زنی که سر کار می‌رود. صبح زود در حالی که لباس خواب بر تن دارد کیسه زباله در دست، سراسیمه به دنبال ماشین حمل زباله می‌دود، چون شوهرش قرار بوده آشغال را بیرون بگذارد ولی همیشه فراموش می‌کند. مردان در این رمان حضوری نمادین و حاشیه‌ای دارند. اتوود در این رمان به زنان علاقه‌مند است. محور اصلی داستان زینیا است. این موضوع در ابتدای کتاب روشن می‌شود، ولی درنهایت وقتی داستان شکل گرفت و کامل شد و خواننده با زندگی، فکر، شخصیت و اشتباه‌های هر سه زن و روابطِ متزلزل آن‌ها با شوهرانشان آشنا ‌شد، متوجه می‌شود زینیا اصلا وجود خارجی ندارد. نویسنده با ظرافت اشاره می‌کند که بر اساس شواهد موجود زینیا اصلا متولد نشده است. با حذف زینیا- محور اصلی داستان-  لطمه‌ای به داستان وارد نخواهد شد. درواقع زینیا تجسمی از ضعف‌ها و اشتباه‌های کاراکتر‌های دیگر داستان است.