روزنامه سپید | اخبار 5 | 04 آذر 1394 | لینک خبر:
sepidonline.ir/d3224
امروز سالروز تولد محمدعلی اسلامی ندوشن است. اسلامی ندوشن از یکسو بافرهنگ و تمدن کهنسال ایران و از سوی دیگر، بافرهنگ و تمدن نوین غرب، آشنا بوده و با نگاهی محققانه و بهدوراز پیشداوری، در دوران پرفرازونشیب جدید، کوشیده تا ذهن و ضمیر مخاطبان خود را بهسوی زندگی بر اساس خرد (زندگی اصیل) رهنمون سازد.
اینکه مصطفی ملکیان (آموزگار عقلانیت و معنویت) سالها پیش و در مبحث «جریانشناسی فرهنگی معاصر ایران» از نقش ممتاز و سازنده محمدعلی اسلامی ندوشن یادکرده و او را یکی از برجستهترین و مستقلترین شخصیتهای فرهنگی در دوران معاصر میشمارد، همواره جای اندیشیدن دارد.
اسلامی ندوشن از یکسو بافرهنگ و تمدن کهنسال ایران و از سوی دیگر، بافرهنگ و تمدن نوین غرب، آشنا بوده و با نگاهی محققانه و بهدوراز پیشداوری، در دوران پرفرازونشیب جدید، کوشیده تا ذهن و ضمیر مخاطبان خود را بهسوی زندگی بر اساس خرد (زندگی اصیل) رهنمون سازد. او برای استقرار آگاهی در متن جامعه خویش، از زبانی ساده و همهفهم، بهره گرفته و اگر در نوشتههایش تاملی داشته باشیم درمییابیم که از پیچیده و مبهم سخن گفتن بهشدت پرهیز دارد. در کار روشنفکری، پیچیده و نامفهوم سخن گفتن یک آفت بزرگ است و روشنفکران ازآنرو که مخاطبشان مردم هستند، ضرورت دارد بیآنکه از عمق سخن خود بکاهند، آن را در اندازه فهم و درک عمومی بیان کنند و این همان روشی است که اسلامی ندوشن در کار نویسندگی نسبت به آن دقت و اهتمام داشته است.
وی در نگاه به دنیای نو و اندیشههای جدید، هیجانزده نیست، نه بر نفی آن اصرار میورزد و نه بر پذیرش تام و تمام آن، بلکه نگاه انتقادیاش را به کار میبندد و به عبارتی میتوان گفت، بیش از هر چیز دغدغهاش رفع نقصهای تجدد است و نه گذر از آن، به این سبب، نه از دستاوردهای دنیای جدید چشم میپوشد و نه از کاستیهای آن. مواجهه او بافرهنگ و تمدن نوین بشری، مواجههای است برمدار عقلانیت (و باور به گفتوگو) که به شناخت میانجامد، چه از خود و چه از دیگری. در مقالهای (ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟) میگوید: «در نزد هر ملتی گرایشهای ستوده و ناستوده هست. باید مجموع را در نظر گرفت و پذیرفت که ملت ایران یک ملت تمدن ساز بوده است و اگر موانع بر سر راهش را هم در نظر آوریم، کمتر به خود حقخواهیم داد که او را سرزنش کنیم.»
سوال بزرگ آن است که در آینده چه خواهد بود. هرگاه بخواهیم وزنه تمدنی خود را در معرض دید جهانی بگذاریم، باید از آگاه بودن به عناصر منفی آن سر باز نزنیم و از وفادار بودن به جنبههای خوب آن کوتاه نیاییم.»
محمدصادقی