چاپ خبر
فقط نگاه می‌کنم
روزنامه سپید   |   اخبار 11   |   18 آذر 1393   |   لینک خبر:   sepidonline.ir/d32000

بیمار وارد بخش اورژانس بیمارستان شده است، اما تا زمانی که به تمام سوال‌هایش پاسخ ندهید، حاضر نیست با شما همکاری کند. او از شما سوال‌هایی می‌پرسد مبنی بر اینکه «آیا دردی که امروز در قفسه سینه‌اش پیچیده است، با پادرد دیروزش مرتبط است؟»، «آیا حتما باید برای قلبش دارو بخورد و خرجش چقدر می‌شود؟» و به همین منوال سوال‌هایی می‌پرسد که شما هنوز پاسخش را نمی‌دانید و نشانه‌هایی پررنگ از بی‌اعتمادی در چهره‌اش مشخص است. در چنین مواقعی شما باید به وضعیت سفید برسید تا او با شما همکاری کند.
یادتان باشد که این میزی که در شلوغی درمانگاه به شما تعلق پیدا کرده یا روپوش سفیدی که برچسب اسم شما روی آن نوشته شده است، به سادگی به دست نیامده که به سادگی بخواهد از دست برود. سر خود را در کتاب فرو کردن و اسم بیماری‌ها و علائمشان را حفظ‌کردن هم راه کافی برای پزشک خوب شدن نیست. آنچه که به عنوان پزشکان خلاق باید علمش را به دست بیاورید، ارتباط با انسان‌های دیگر است و برای رسیدن به بهترین وضعیت در این زمینه، هیچ راهی بهتر از نگاه کردن به دیگران نیست. به رفتارها و برخوردهایشان، حتی برخوردهای ساده‌ای که در زندگی روزمره انجام می‌دهند، به اینکه چطور بعضی آدم‌ها به سادگی سر حرف را باز می‌کنند و معتقدند که هیچ آدمی برای آنها سخت نیست.
اما امان از این آدم‌های سخت، که بدقلقی می‌کنند و اجازه نمی‌دهند کارتان را انجام دهید، در این مواقع اگر هنوز فرصت دارید به پزشکان باتجربه‌تری که دوروبرتان هستند، نگاه کنید و ببینید چطور با بیمار روبرو می‌شوند، چه سوال‌هایی می‌پرسند، چطور و با چه لحنی این سوال‌ها را می‌پرسن، حتی مهم است که بدانید چه زمانی به صدایشان اوج و فرود می‌دهند. حتی پایان دادن به یک مکالمه نیز هنر می‌خواهد. باید ببینید که افراد باتجربه‌تر در چه هنگامی صحنه را ترک می‌کنند. برای نمونه بهتر است به بیمار اجازه برون‌ریزی احساسش را بدهید، مخصوصا پس از این خبر بد. اجازه بدهید حتی از بی‌پولی‌اش برای شما صحبت کند، نه آنکه درباره قیمت نان صحبت کند، اما شاید بتوانید قرص یا دوایی ارزان‌تر از آنچه در نسخه نوشته‌اید، برایش بنویسید.
فراموش نکنید که آدم‌ها هر چقدر بدقلق باشند و هر اندازه که از نظر روانی وضعیت معمولی و طبیعی نداشته باشند، بازهم آدم هستند. آدم‌ها می‌ترسند، از لحن طرف مقابلشان حسی را برداشت می‌کنند و حتی حرکت دست و صورت نیز نشانه‌هایی پیام‌رسان به حساب می‌آید. پس مهم است که در این راه با تجربه وارد شوید و اعتمادبه‌نفس داشته باشید. چون باید سوال درست را در جای درست با لحن درست به زبان بیاورید. اگر هم بیماری دارید که ذهنتان را مشغول کرده است، از پزشکان متخصص در حوزه روان‌شناسی سوال کنید یا از پزشکانی دیگر بپرسید که تا به حال به مورد مشابهی برخورد کرده‌اند یا نه. چه بسا با همین سوال‌های ساده به جواب کاربردی برسید.
نگار مفید