چاپ خبر
جنگ ما را با تجربه کرد
روزنامه سپید   |   اخبار 9   |   06 آبان 1394   |   لینک خبر:   sepidonline.ir/d3144

استفاده از سلاح‌های شیمیایی، افراد زیادی را طی جنگ مجروح کرد، ستاد جنگ در آن زمان آماری منتشر کرده بود که طبق آن ۱۰۰ هزار مجروح شیمیایی داشتیم و از میان آنها برای ۳۰ هزارنفر پرونده‌های پزشکی جمع‌آوری‌شد که ۱۰ هزار نفر بیماری شدید و جدی داشتند و در حقیقت طبق معیارهای رده‌بندی شدت بیماری، جزء گروه شدید قرار گرفتند.

       چون ما این مجروحان را به خفیف، متوسط و شدید تقسیم می‌کردیم. ازنظر علم بالینی و بررسی‌های پاراکلینیکی مانند انجام اسپیرومتری و دیگر موارد بررسی می‌شدند و بر این اساس به گروه شدید که نیازمند رسیدگی‌های بیشتر بودند و خفیف و متوسط که از منظر نوع ضایعات ریوی، پوستی و چشمی نسبت به گروه اول در وضعیت بهتری بوده‌اند، تقسیم می‌شدند. در پایان جنگ هم ضایعات ریوی و مشکلات تنفسی آنها که به دلیل درگیری راه‌های هوایی متوسط و کوچک به صورت التهاب برونش‌ها پدید آمده بود، ادامه داشت و این برونشیت مزمن با علائم تنگی‌نفس، سرفه، دفع خلط چرکی، خس خس سینه بروز می‌کرد. متاسفانه آن عده‌ای که ضایعات خیلی شدید داشتند، در‌‌ همان روزهای اول مصدومیت یا پس از طی چند ماه یا سال به درجه شهادت رسیدند ولی جانبازان شیمیایی پس از گذشت این همه سال از جنگ، متاسفانه هنوز از ضایعات چشمی و ریوی که سیر مزمنی دارند، رنج می کشند.

       حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر هم اکنون با ضایعات شدید تحت درمان هستند ولی آن عده‌ای که ضایعات خفیف یا متوسط داشتند، با گذشت زمان و درمان‌ها تا حدودی بهتر شده‌اند و زندگی خود را ادامه می‌دهند. متاسفانه جانبازانی که شدت وخامت ضایعه، به‌خصوص مشکل ریوی آنها زیاد است، مراقبت دائمی می‌خواهند و با اکسیژن و دستگاه‌های بخور و در یک کلام شرایط سخت زندگی، روزگار می‌گذرانند. چون به هر حال این تخریب بافت ریه موجب تغییرات ساختاری ریه می‌شود و سرفه‌ها و تنگی‌نفس و به‌خصوص سرماخوردگی‌ها و عفونت‌های مکرر در فصل سرد بر شدت مشکلات آنها می‌افزاید. سیستم ایمنی اشان نیز حل شود.

       بعضی‌ها در مناطق خیلی گرم یا خیلی سرد زندگی می‌کنند. در موقع مسئولیت اجرایی من، آسایشگاه‌هایی در مناطق معتدل همچون چابکسر مازندران و ساری برای جانبازان فراهم شد که در فصول گرم از مناطق گرمسیر و در فصول سرد از شهرهای سردسیر به آنجا می‌آمدند و علاوه بر اقامت در آنجا، از برنامه آموزشی استفاده می‌کردند. یعنی به خود و خانواده‌های‌شان شیوه استفاده از دارو‌ها و مراقبت‌های لازم را آموزش می‌دادیم. امیدوارم همچنان این اردوگاه‌ها فعال باشند و سازمان‌های مربوطه حداکثر تلاششان را برای تامین آرامش جانبازان شیمیایی انجام دهند.

       برای مثال، این بیمار ریوی چطور می‌تواند در یک آپارتمان بدون آسانسور یا در خانه‌ای بدون وسایل گرم یا سردکننده زندگی کند و اما شش توصیه، اول داشتن تغذیه مناسب و تامین کالری کافی و ویتامین با توجه به وجود نقص در سیستم ایمنی الزامی است، دوم مصرف دارو‌ها طبق دستور پزشک، سوم پرهیز از خوددرمانی یا درمان‌های غلط سنتی که از طریق افراد ناآگاه و دایه مهربان‌تر از مادر به آنها می‌شود و چهارم استفاده از دستگاه بخور و انجام فیزیوتراپی با تجویز پزشک. خواهش می‌کنم به توصیه‌هایی مثل استفاده از داروی کوهی یا غیره گوش نکنند واینکه در آغاز فصل پاییز علیه سرماخوردگی واکسن بزنند و هر پنج سال یک‌بار هم واکسن پنوموکوک بزنند.

        توصیه آخر اینکه در ترافیک سنگین شهری و جایی که آلودگی هوا بالاست نروند، به‌خصوص روزهایی که اعلام می‌شود کیفیت هوا مناسب نیست. توصیه می‌کنم بیماران متوسط تا شدید فراموش نکنند که به هر حال نمی‌توانند مانند مردم عادی زندگی کنند و باید تمهیداتی در محیط کار بیندیشند که از آلودگی‌های زیست محیطی و دود سیگار عاری باشد و همه موازین پیشگیری از بیماری‌های دستگاه تنفسی فوقانی را مراعات و به موقع مراجعه کنند. در بیمارستان بقیه‌ا... مرکز رسیدگی به مصدومان شیمیایی مجهز به کلینیک‌های لازم داریم و گاهی بیماران نیازمند بستری را در لبافی‌نژاد یا بیمارستان ساسان مراقبت می‌کنیم. به‌خصوص مصدومان شهر سردشت که گروه زیادی زن و کودک بودند و همچنان به دلیل آثار مزمن به شکل چشمی یا ریوی دچارند.

       این مواد شیمیایی اثر خاصی روی نسل‌های بعد یا برای مثال قدرت باروری آنها نداشته وخوشبختانه تاکنون موردی نداشتیم و به اثبات نرسیده که خاصیت موتاسیون تغییرات و جهش ژنی و بروز نقصی در نسل بعد و فرزندان جانبازان شیمیایی باشد و حتی جانبازانی که آن موقع مجرد بودند، امروزه صاحب فرزندانی سالم هستند.

       در موردعارضه قلبی هم مشکل خاصی وجود نداشت به این نکته توجه کنید؛ جوان ۳۰ ساله آن روز الان به دلیل افزایش سن مانند دیگر مردم جامعه که در معرض بمباران شیمیایی نبوده‌اند، مستعد بیماری‌های قلبی و عروق کرونر می‌شود و هر چند که بیماران مزمن تنفسی در بعضی موارد دچار نارسایی قلبی می‌شوند ولی به هر حال در صورت معالجه خوب و درمان کامل عارضه قلبی شایع نیست.

        تجربه مجروحان شیمیایی در مجموع برای همه ما از جمله تیم پزشکی مملکت بسیار تلخ بود ولی با این همه سعی کردیم که تجربیات درمانی خود را در اختیار جامعه پزشکی بین‌المللی قرار دهیم و با ادای دین خود به عنوان عضو کنوانسیون مبارزه با سلاح‌های شیمیایی، این اطلاعات را به آنها دادیم تا در صورت لزوم با به‌کارگیری به موقع آنها از بروز خسارات جانبی کم کنند. هر چند امیدواریم هرگز هیچ جای دنیا با این رویداد تلخ مواجه نشود. در ضمن، از سازمان حفظ آثار دفاع مقدس بار دیگر می‌خواهم تا به پیشنهادم مبنی بر ساخت مجموعه درمانی، فرهنگی -تفریحی در شهر سردشت فکر کند و جامه عمل بپوشاند تا ابتدا این بیماران از راه دور برای گرفتن خدمات درمانی راهی تهران نشوند و درثانی به عنوان یادواره ای از حمله شیمیایی بنایی ساخته شود مانند آنچه در هیروشیما به نام پارک صلح ساخته‌اند که در آن ساختمان مخروبه شهرداری سابقه موزه شده است.

       از ۳۱ شهریور ۵۹ که عراق به ایران حمله کرد. متوجه شد که بر خلاف تصور او به این راحتی قادر به اشغال ایران نیست و چون مشغول فراگیری آموزش‌های دفاع‌ شیمیایی بود و دو نوع گاز از روسیه در اختیار گرفته بود، تصمیم گرفت با توسعه سلاح شیمیایی نتیجه بهتری بگیرد، بنابراین از دی ماه ۵۹ تا تیر ۶۲ حملات آزمایشی را با اشکال ابتدایی مواد شیمیایی شروع کرد که ترکیبات در اثر این مواد شیمیایی، آسیب‌دیده که خود مزید بر علت خواهد شد.متاسفانه درمان قطعی برای این گروه وجود ندارد.

       درمان‌ها، اغلب علامتی است و برای تخفیف آن علامت و مشکل انجام می‌شود که کیفیت زندگی بهتری داشته باشند و راحت‌تر تنفس کنند یا کمتر دچار عفونت شوند یا عوارض ویروس کمتری به سراغشان بیاید و متاسفانه درمان قطعی نیست چون بافت ریه نابود شده و برگشت‌ناپذیر است.