روزنامه سپید | اخبار 8 | 06 آبان 1394 | لینک خبر:
sepidonline.ir/d3141
با شروع فصل زمستان، در سوم دیماه سال۱۳۶۵ عملیاتی به نام «کربلای۴» در منطقه جنوب طراحی و اجرا شد. روز بعد از انجام این عملیات شاهد حملات شیمیایی با استفاده از واحدهای توپخانه و هواپیما مخصوصا در شهرهای خرمشهر و آبادان بودیم. مهمترین حملات در حدود ساعت هشت و سی صبح روز جمعه پنجم دی ماه سال۶۵ در منطقه آبادان صورت گرفت. بهطوریکه ابری از گاز شیمیایی خردل تا مدتی منطقه را پوشانید. اگرچه در حدود ۲هزار مصدوم شیمیایی در اورژانس شیمیایی بیمارستان صحرایی «علی ابن ابیطالب (ع)» پذیرش شدند، ولی بیشتر مصدومان از گروه خفیف بودند. ازنظر شدت ضایعات، حدود یک تا دو درصد مصدومان گروه الف (وخیم)، ۱۰ تا ۱۵ درصد گروه ب (متوسط) و مابقی گروه ج (خفیف) بودند. پس از دو روز دیگر هیچ مصدوم جدیدی از منطقه به اورژانس مراجعه نکرد. یک اورژانس شیمیایی که در نزدیک خرمشهر احداثشده بود نیز پذیرای حدود ۷۰ مصدوم شیمیایی بود که اکثرا مربوط به گلولههای توپ گازهای اعصاب و احتمالا «سیانید» بودند. بیشتر این گلولهها نزدیکی مسجد جامع خرمشهر اصابت کرده بودند. آنچه در یادداشتهای آن زمان از پزشکان مستقر در اورژانس تهیهشده است به شرح زیر است.
«بیشتر مصدومان شیمیایی حدود ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح به اورژانس مراجعه کردند. آنها از نظر تابلوی بالینی به دو گروه مجزا تقسیم شدند. مصدومان گروه اول: این مصدومان همگی در اغمای کامل بودند، تنفسشان نامنظم بود و به هیچ تحریکی پاسخ نمیدادند، تنها یک نفر به تحریکات جواب داد و کمای خفیفتری داشت. این افراد به فاصله پنجتا ۱۰ دقیقه و تقریبا دنبال هم به اورژانس منتقل میشدند. احتمالا ما تا محل حادثه حدود ۱۰ دقیقه فاصله داشتیم. برخی بیماران دچار حملات تشنج میشدند و مجبور میشدیم به آنها اکسیژن و دیازپام بدهیم. در مواردی شاهد تکرار تشنجات هم بودیم. بعضی از بیماران دچار بیاختیاری ادرار شدند ولی ریزش عرق نداشتند. به دلیل فضای بسیار کوچک و شلوغی ناگهانی، فرصت بررسی دقیق علائم بالینی نبود.
مصدومان بازحمت نفس میکشیدند. تعدادی از بیماران «سیانوتیک» بودند که ظاهرا در فازهای مختلف مسمومیت قرار داشتند. «مصدومان گروه دوم: گروه دوم مصدومان گاز اعصاب بودند که بیشترشان از گروه خفیف و حداکثر متوسط محسوب میشدند. بیماران از سوزش چشم، تهوع و سردرد شدید بودند. بعضی دلدرد داشتند و یک مورد هم استفراغ داشت. توسط آزمایش ها نیز گاز اعصاب تشخیص دادهشده بود. در بین این گروه تنها دو سه بیمار مشکوک به خردل داشتیم.»
شلمچه
بامداد ۱۹ دیماه سال۱۳۶۵ عملیات «کربلای۵» با رمز «یا زهرا (س)» در منطقه «شلمچه» آغاز شد. در این عملیات به دلیل مقاومت وصفناپذیر رزمندگان در برابر پاتکهای سنگین، عراق به مدت حدود دو ماه اقدام به انجام حملات شیمیایی بسیار گسترده با گاز خردل کرد که حتی مناطقی از آبادان را در برگرفت. بیمارستان صحرایی «علی ابن ابیطالب (ع)» مرکز درمانی مجروحین عادی و شیمیایی در این عملیات بود. این بیمارستان ازنظر مهندسی در برابر حملات هوایی بسیار مقاوم ساختهشده بود و ازنظر فضای داخلی نیز دقیقا متناسب با نیاز تخصصی یک بیمارستان صحرایی طراحیشده بود و تا پایان جنگ کاملا فعال بود و نقش اساسی در درمان مجروحین جبهههای جنوب داشت.
علاوه بر اورژانس شیمیایی مجاور بیمارستان، اورژانس شیمیایی دیگری در حسینیه با اصول فنی و با توجه به تجربههای درمانی گذشته ساختهشده بود که در این عملیات بهتدریج کار خود را شروع کرد. علاوه بر دو اورژانس فوق که نقش مرکزی در منطقه جنگی داشتند دو اورژانس شیمیایی کوچکتر در منطقه عملیاتی شلمچه فعال بود که یکی از آنها موردحمله شیمیایی دشمن قرار گرفت و کادر پزشکی آن مصدوم شدند. در اهواز نقاهتگاههای مصدومان شیمیایی نقش چشمگیری در پشتیبانی از مراکز صحرایی داشتند.
کادر درمانی مجموعه نقاهتگاهی «سیدالشهدا (ع)»، «سپنتا»، «دانشگاه شهید چمران» و «امیدیه» جمعا با ظرفیت ۴هزار تخت تلاش چشمگیری داشتند. اگرچه تعداد مصدومان شیمیایی متوسط و شدید عملیات «کربلای۵» کمتر از ۳هزار نفر میشدند، اما با در نظرگرفتن مصدومان خفیف، احتمالا جمع مصدومین ین به رقم ۷هزار نفر بالغ میشد. عملیات «کربلای۵» از جهت مقاومت رزمندگان که نزدیک به دو ماه نبرد شدید شبانهروزی و بدون وقفه را در منطقه محدود شلمچه تحمل کردند، این نبرد در تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بینظیر است چراکه مهمترین قطعه تاریخ جنگ به شمار میآید. در این عملیات، حملات شیمیایی دشمن اگرچه سنگین بودند ولی در مقایسه با حملات عادی زمینی و هوایی، نقش فرعی داشتند و لذا به همین اشاره اکتفا میشود.
بهطورکلی آمار مصدومان و شهدای شیمیایی از «کربلای۴» تا خاتمه «کربلای۵» نسبت به حجم حملات دشمن بسیار کم بود. این موضوع میتواند به علت آمادگی بیشتر رزمندگان و فعالیت چشمگیر سیستم پدافند، امداد و درمان مصدومان شیمیایی باشد. کل شهدای شیمیایی در طول یک ماه حدود ۱۷۰ نفر بودند که بهنظر ما زیاد و غیرقابلقبول است. ولی بررسیهای بعدی نشان داد که علت این امر وقوع چند حادثه خاص بوده است. یکی از این حوادث مربوط به انفجار یک بمب خردل دقیقا در داخل سنگر گروهی رزمندگان اعزامی از شهر بهبهان بود که درنتیجه، گاز شیمیایی با غلظت زیاد وارد سنگر شده بود و باعث شد تا در مدت یک هفته بهتدریج ۴۰ نفر از آنان به شهادت برسند. حدود ۳۰ نفر از شهدا نیز مربوط به بمباران شیمیایی بیمارستان صحرایی سوماربودند.