چاپ خبر
کی‌روش مربی نیست او پروفسور فوتبال است!
روزنامه سپید   |   اخبار 15   |   21 دی 1393   |   لینک خبر:   sepidonline.ir/d30372

میراحمدیان را اهالی فوتبال و علاقمندان به فوتبال در دهه 60 به‌خوبی به یاد دارند، دفاع خاکی باز بچه پیروزی که از بانک ملی و بنیاد شهید به تیم ملی، پرسپولیس و واشاش مجارستان رسید و بعد از ایران رفت تا ادامه زندگی‌اش را در کانادا باشد. او که در دربی با پیراهن پرسپولیس یکی از زیباترین گل‌هایی که عابدزاده در دوران فوتبالی‌اش خورده را به ثمر رسانده، این روزها در تهران است و به بهانه بازی‌های جام ملت‌های آسیا از تیم ملی ایران سخن می‌گوید: «راستش من به این تیم امیدوارم. البته باید بگویم با این تدارکی که ما برای تیم ملی داشتیم، نباید هیچ انتظاری از بچه‌ها داشت. اصلاً در فوتبال دنیا مسخره است که تیمی با 3 بازی دوستانه به تورنمنت مهمی برود و بخواهیم از آن‌ها انتظار قهرمانی داشته باشیم.»
او پیش از هر چیز نقش کی‌روش سرمربی تیم ملی را در فوتبال ایران برجسته می‌داند و می‌گوید: «با همه احترامی که برای منتقدان این مربی قائلم، چون سال‌هایی که در خارج از ایران بودم، نقش این مربی را در فوتبال آمریکا دیدم. او فراتر از یک مربی است. راستش ما با یک پروفسور فوتبال مواجه هستیم که از هر ابزاری کمک می‌گیرد تا تیمش را به بالاترین سطح انگیزه برساند. راستش وقتی بحث فوتبال و کیفیت بازی می‌شود، خودم هم یکی از منتقدان او هستم. شاید کاری که بازیکنان کی‌روش در زمین می‌کنند اسمش فوتبال نباشد. ما ایرانی‌ها بخصوص آن‌هایی که فوتبال را در زمین‌های خاکی شروع کردند، به فوتبال می‌گویند هیجان دریبل زدن، بازی هجومی و سرعتی. شاید فوتبال تیم او این هیجان را نداشته باشد اما کاری که این مرد برای فوتبال ایران داشته یک تغییر نگرش بزرگ است.»
آیا او مصداقی برای این تغییر تاکتیک دارد؟ کدام اتفاق در تصمیمات کارلوس کی‌روش برای این بازیکن سابق ملی جالب بوده؟ او دراین‌باره می‌گوید: «یک بار دیگر تیم او را ببینید. او یک گروه منسجم را ساخته که برای لحظه‌به‌لحظه کارشان ساختار دارند. حرف‌هایی که می‌زند، همه درباره ساختارهای فوتبال است. تمام تلاشش را می‌کند تا بتواند از ایرانی‌ها گروهی حرفه‌ای بسازد. دیگر همه می‌دانند پیراهن تیم ملی را نمی‌توان با ناز به تن کرد. روحیه سربازی را به تیم آورده و این یعنی یک تیم برای هدفش فدا می‌شود.»
میراحمدیان ادامه می‌دهد: «بازی‌های جام ملت‌ها را 40 سال است که نتوانستیم ببریم اما چه اتفاقی افتاده که فوتبال ایران می‌شود تیم اول آسیا؟ این حاصل یک تلاش است. او از دل‌وجان برای تیمش وقت گذاشته است. ما بازی‌های سختی در مرحله گروهی با تیم‌های عربی داریم. بازی با تیم‌هایی که غیر از یاران خارجی جدیدشان، هرکدام بالای 10 بازی دوستانه خوب داشتند درحالی‌که تیم ما اگر اشتباه نکنم فقط دو بازی دوستانه داشته است. الان این تیم اگر دربازی‌ها نتیجه نگیرد اتفاق عجیبی نیفتاده است اما اطمینان دارم که تیم ملی نتایج موفقی می‌گیرد.» او درباره ماجرای بازوبند کاپیتانی که دهداری بر بازویش بست می‌گوید: «بستن بازوبند تیمی که سیروس قایقران را در ترکیب داشت برای خود من کار سختی بود. من زیر بارش نمی‌رفتم. او اصرار کرد. با سیروس و پرویزخان حرف زدیم. ایشان می‌گفت نادر باید کاپیتان باشد چون بازیکنی است که در زمین با تیم حرف می‌زند. می‌گفت چون من بازیکن زمین خاکی و گل‌کوچک بودم در زمین مدام با دفاع‌ها حرف می‌زنم و ریتم تیم این طوری بهتر اتفاق می‌افتد. راستش این دلیلی بود که پرویزخان به من و مرحوم قایقران گفت.» او این‌گونه درباره رازی سخن می‌گوید که سال‌ها سئوالی بزرگ فوتبال ایران بود.
خبرآنلاین