روزنامه سپید | اخبار 16 | 30 آبان 1394 | لینک خبر:
sepidonline.ir/d2631
حدود ساعت 11 ظهر بود که رفت‌وآمد پزشکان به کتابفروشی تیمورزاده آغاز شد. احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر از چند روز قبل فراخوان کتاب‌گردی داده بود و چهره‌های معروف هم از قبل اعلام کرده بود که پنج‌شنبه، و روز کتاب‌گردی کجا می‌روند. تیمورزاده، یکی از باسابقه‌ترین ناشران حوزه پزشکی است و قابل پیش‌بینی بود که در این روز بشود بعضی از پزشکان را در این کتابفروشی دید. در ظهر آفتابی خیابان 16 آذر که برخلاف همیشه تعداد عابرانش بیشتر از ماشین‌هایش است، تیمورزاده منتظر یکی از شلوغ‌ترین روزهایش بود. فرهاد تیمورزاده، مدیرمسوول انتشارات به گرمی از میهمانان استقبال می‌کند. مردی میانسال یکی از پزشکانی بود که از فراخوان خبر داشت اما نمی‌دانست که انتشارات تیمورزاده هم جزو کتاب‌فروشی‌هایی است که به این فراخوان پیوسته، گفت تبلیغات برای این فراخوان خیلی گسترده نبود و می‌گفت تنها یکی، دو پوستر را دیده که از این فراخوان خبر داده‌اند. به تاریخ و ادبیات علاقه‌مند بود و خواندن کتاب‌های روان‌شناسی را برای پزشکان مفید می‌دانست. نظرش این بود که پزشکان با خواندن این کتاب‌ها می‌توانند ارتباط بهتری با بیمار برقرار کنند. این پزشک به همکارانش پیشنهاد کرد و گفت: «توصیه می‌کنم کتاب‌های فرهنگی و سنتی ایرانی را مطالعه کنید و با ایجاد تلفیقی از طب سنتی و پزشکی جدید، بیماران را درمان کنید، برای جامعه این روش پذیرفتنی‌تر است.»
حضور نویسندگان، مترجمان و اساتید دانشگاه در انتشاراتی‌ها اتفاق عجیبی نیست. اما این فراخوان فرصتی مغتنم برای برقراری ارتباط بین خوانندگان این کتاب‌ها و نویسندگانشان بود. با این حال، تیمورزاده تفاوتی بین این پنج‌شنبه و پنج‌شنبه‌های دیگر نمی‌دید: «هر پنج‌شنبه ما همین تعداد مراجعه داریم. فکر می‌کنم تبلیغ و اطلاع‌رسانی برای فراخوان کتاب‌گردی خیلی قوی نبوده است.» او بعضی از نویسندگان و مترجمانی را که مدتی با آنها همکاری داشت، برای حضور در فراخوان امروز دعوت کرده بود.
نسل پزشکان دچار دگردیسی شده است
عقربه ساعت 12 را نشان می‌داد و پزشکانی که اغلب به دنبال خرید ورژن جدید هریسون بودند، مقابل پیشخوان خرید صف کشیدند. در همین زمان اولین میهمان انتشارات تیمورزاده که به‌نوعی صاحب‌خانه هم هست وارد شد؛ علی اسدالهی امین، دستیار عفونی دانشگاه تهران. او یکی از گردآورندگان کتاب «نکته‌ها» و شاگرد دکتر یلداست. سادگی ظاهری‌اش یادآور نسل پزشکان استاد یلدا بود. می‌گفت: «نسل پزشکان دچار دگردیسی شده است. شتاب‌زدگی پزشکان امروز در روند ویزیت بیماران، گاهی دلیل اصلی عدم دسترسی به درمان موثر است.» ولی‌الله محرابی، جراح اطفال هم که نیم‌قرن در حال تدریس و فعالیت علمی است به کتابفروشی آمد. از کنگره یلدا و پیش دوستان آلمانی‌اش به اینجا آمده بود. می‌گفت که همچنان دانشجوست. اما این بار دانشجوی فلسفه. او از کتاب الکترونیکی و مجازی نفرت داشت و از اقبال مردم و جامعه دانشگاهی نسبت به استفاده زیاد از تکنولوژی‌های جدید بسیار گلایه کرد و گفت همین موضوع عامل کم شدن عادت کتاب خواندن است.
امیرعباس فتاح‌زاده، مدیرمسوول سپید هم که از ساعت 10 پنج‌شنبه همراه احمد مسجدجامعی در برنامه کتاب‌گردی شرکت کرده بود، از میهمان‌های کتابفروشی تیمورزاده بود و گفت: «جای وزرا، معاونان و مدیران وزارتخانه‌های علوم و بهداشت، به‌خصوص روسای دانشگاه‌ها و معاونانشان امروز در کتابفروشی‌ها خالی است.» علی ابطحی‌راد، پزشک عمومی و مترجم، دیگر میهمان عصر پنج‌شنبه کتاب‌گردی بود. ابطحی‌راد به نجوم و فیزیک علاقه‌مند است و روزی دو تا سه ساعت کتاب غیرپزشکی می‌خواند. به گفته ابطحی یکی از فواید مطالعه کردن ورزیده کردن مغز است.
پزشکان بین قفسه‌های دنبال کتابی‌هایی که می‌خواهند، می‌گردند. یکی رمان «دژ» نوشته آرچیبالد جوزف کرونین را برداشته و به بقیه پیشنهادش می‌کرد و می‌گفت دغدغه‌های شهروندی برایش مهم‌تر از مشکلات صنفی است. هنوز کتابفروشی خالی و ساکت نشده بود.
مینا دارابی
