روزنامه سپید | اخبار 6 | 04 اردیبهشت 1395 | لینک خبر:
sepidonline.ir/d22414
سپید: دختر جوانی که به دلیل اسیدپاشی از سوی پسر جوان چشم و لاله گوش سمت راست خود را از دست داده‌بود از قصاص چشم و لاله گوش پسر اسیدپاش صرف نظر کرد.
حدود ساعت 21 اولین روز از سال 92 خبر وقوع یک اسیدپاشی از سوی مسئولان بیمارستان فارابی به ماموران کلانتری 150 تهرانسر اعلام شد که با حضور ماموران در بیمارستان مشخص شد دختر 18ساله‌ای به نام شیرین از ناحیه چشم و لاله گوش سمت راست بر اثر اسیدپاشی به شدت دچار سوختگی شده‌است.
بعد از بهبودی نسبی شیرین تحقیقات در رابطه با این اسیدپاشی شروع شد و شیرین در اظهاراتش پسر جوانی به نام جمشید را متهم این پرونده اعلام کرد و به ماموران گفت: «حدود 2 سال پیش با جمشید آشنا و دوست شده‌بودم اما بعد از مدتی شخصیتش را شناختم، جمشید خلافکار بود؛ از فروش مواد تا دزدی هر کاری می‌کرد، من از این کارها خیلی بدم می‌آمد و منتظر موقعیتی بودم تا از او جدا شوم. جمشید بعد از مدتی به زندان افتاد و زندانی بودن جمشید فرصت مناسبی بود که از او جدا شوم. او بعد آزادی از زندان دوباره سراغم آمد اما من دیگر تحمل رفتارش را نداشتم چون مرا کتک می‌زد و حتی یک بار با چاقو پایم را مجروح کرده‌بود.»
شیرین ادامه داد: «شب قبل از این حادثه جمشید را در کوچه منزل‌مان در حال خوردن مشروبات الکلی دیدم که از من خواست با او ازدواج کنم اما من تصمیم خودم را گرفته‌بودم و قصد داشتم به این ارتباط پایان دهم. به همین خاطر به او گفتم که پسر دیگری قصد ازدواج با مرا دارد و خانواده من هم با درخواست آن پسر موافقت کرده‌اند. جمشید هم به من گفت که فردا تصمیم دارد برای آخرین بار مرا ببیند و به من هدیه دهد.»
دختر جوان جزئیات حادثه اسید پاشی را چنین تشریح کرد: «بعدازظهر روز اول فروردین 92 جمشید همراه با دوست دیگرش که ناآشنا بود، در محل قرار در پارکی در خیابان اصلی تهرانسر حاضر شد. دوست جمشید داخل ماشین ماند و من و او داخل آلاچیق‌های داخل پارک رفتیم. لحظاتی از نشستن ما در پارک نمی‌گذشت که جمشید یک بطری از داخل کیفش درآورد و به من وانمود کرد که داخل بطری مشروبات الکی است اما در یک لحظه محتویات داخل بطری را روی صورت من پاشید و فرار کرد. آنجا بود که فهمیدیم داخل بطری حاوی اسید بوده است که به خیابان دویدم و داد و فریاد زدم.» بعد از اظهارات دختر جوان تلاش برای شناسایی جمشید به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران شروع شد تا اینکه 26 اردیبهشت 92 جمشید در شهرستان خرم دره دستگیر شد. بعد از دستگیری جمشید 25 ساله به اسیدپاشی اعتراف کرد و انگیزه خود از این اقدام را مخالفت‌های شیرین با ازدواج اعلام کرد.
جمشید که سابقه‌های متعدد بسیاری از جمله ضرب و جرح با چاقو، فروش مواد مخدر و تشکیل خانه فساد را در پرونده خود داشت، اواسط مهر 92 در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به قصاص چشم سمت راست، کوری و از بین رفتن کل بینایی این چشم و لاله گوش سمت راست محکوم شد و این حکم به تایید قضات دیوان عالی کشور رسید تا اینکه چندی پیش شیرین با حضور در دادسرای امور جنایی تهران رضایت‌نامه کتبی و محضری خود را مبنی بر رهایی از قصاص جمشید تحویل شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران داد و پسر اسیدپاش از قصاص رهایی یافت.
