چاپ خبر
گوستاو فلوبر
روزنامه سپید   |   اخبار 9   |   24 آبان 1394   |   لینک خبر:   sepidonline.ir/d2119

گوستاو فلوبر در ۲۲ سالگی درس و مشق رشته حقوق را رها می‌کند و خود را تا پایان عمر وقف نوشتن داستان‌های بلند و کوتاه می‌کند.

       اودر شهر روآن به دنیا می‌آمد. این شهر در سال‌های کودکی فلوبر محل کسب و کار و تجارت بوده و هر چه بوده گوستاو جوان را از هرچه بازرگانی و دادوستد منزجر می‌کند. پدرش جراح مهمی است و در بیمارستان اصلی شهر مقام و منزلتی دارد و بر این کودک حساس که بعدها نویسنده ژرف‌بینی می‌شود تاثیر ماندگاری می‌گذارد. «من از پدرم می‌ترسیدم و فقط وقتی با مادر و خواهرم بودم خود را در امان می‌دیدم.» نفوذ پدر بر روح و قلم گوستاو انکارناپذیر است. خودش نوشته: «من و خواهرم کارولین دزدکی و از پشت پنجره پدرم را به هنگام تشریح اجساد تماشا می‌کردیم.» و شاید برای همین است که گفته‌اند فلوبر قلم را جوری به کار می‌گیرد که انگار چاقوی جراحی است که با آن روح آدمی‌زاده را جراحی می‌کند.

       فلوبر برخی آثارش را با استفاده از تجربیاتی خلق کرد که در سفر به نقاط مختلف جهان به دست آورده بود و بعضی دیگر را با الهام از زندگی خصوصی خود و روابطش نوشت. نویسنده‌ای که بیش از همه آثارش، با نخستین رمانش با نام «مادام بوواری» شناخته شده است. او یکی از تاثیرگذارترین رمان‌نویسان قرن 19 میلادی است. نویسنده‌ای که اغلب آثارش را با الهام از مکاتب ادبی واقع‌گرایی و طبیعت‌گرایی نوشت و از مسائل روانشناسانه نیز بهره برد تا بتواند آثارش را با سبکی باورپذیر به مخاطب عرضه کند.

       آثار فلوبر در زمان انتشارشان در قرن 19 با هجوم نقدهای منفی مواجه شد. برای مثال برخی معتقد بودند نویسنده در رمان «مادام بوواری» نگاهی تیره و تار به زندگی دارد و «خوبی» در شخصیت‌هایش مرده است. کتاب «تربیت احساسات» هم از سویی دیگر مورد هجوم قرار گرفت. برخی آن را فاقد ساختار منسجم و یک شخصیت قهرمان و مثبت دانستند و از کم‌رنگ بودن مسائل اخلاقی در آن انتقاد کردند.

       رویکرد نقدها در قرن بیستم و البته بعد از مرگ نویسنده کاملاً تغییر کرد. در این دوره تعریف و تمجیدها از فلوبر آغاز شد و ذوق و استعداد ذاتی این نویسنده و استفاده او از سبک و ساختاری برتر و همچنین نمادهای به کار رفته در داستان‌هایش به الگویی برای نویسندگان جدید تبدیل شد. محققان و منتقدان زیادی برای درک بهتر آثار او، به فرایند نگارش آثارش توجه دقیقی نشان دادند و در سال‌های اخیر از او به عنوان نویسنده‌ای متفاوت یاد کردند و وی را «پدر رمان مدرن» نامیدند.