چاپ خبر
گفت‌وگو در خصوص آتش‌سوزی جنگل‌های هیرکانی
زیان‌های باورنکردنی جنگل‌سوزی
روزنامه سپید   |   اخبار 11   |   07 تیر 1394   |   لینک خبر:   sepidonline.ir/d16741

     آتش‌سوزی جنگل‌ها یکی از اخباری است که متاسفانه این روزها زیاد به گوش می‌خورد. از آتش‌سوزی و از دست رفتن جنگل‌های زاگرس در استان ایلام و جنگل‌های هیرکانی در منطقه خزر که از پیش از دوران چهارم زمین‌شناسی به‌جامانده و عصر یخبندان را پشت سر گذاشته بودند تا آتش گرفتن جنگل‌های شهرستان جوانرود استان کرمانشاه که به‌تازگی اتفاق افتاده است. مقصر این آتش‌سوزی‌ها کمبود آب و خشکسالی باشد یا حفاظت نشدن جنگل‌هایی با این قدمت و جلوگیری نکردن از ورود گردشگران به آنها به خاطر کمبود بودجه، به‌هرحال آتش خودبه‌خود روشن نمی‌شود و خوب است که ما گردشگران هم به این دارایی‌های ارزشمند احترام بگذاریم و بخشی از عوامل از بین رفتن آنها که قابل‌کنترل است را از بین ببریم.


     به دنبال وقایعی که صورت گرفته، گفتگویی با دکتر ولی‌الله‌مظفریان، گیاه‌شناس و عضو هیئت‌علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع داشتیم تا درد دل‌های او را از برخورد گردشگران و عموم مردم با جنگل‌ها بشنویم:


آتش‌سوزی در جنگل‌های هیرکانی به معنای از دست دادن چه موهبت‌هایی است؟
     یکی از تاسف‌بارترین اتفاقات اخیر، به کام آتش رفتن جنگل‌های هیرکانی بود. این جنگل‌ها که در منطقه خزر قرار دارند، ازنظر موقعیت جغرافیایی در ایران و در دنیا منحصربه‌فرد هستند و گونه‌های گیاهی مانند درخت انجیری، درخت لیلکی یا شمشاد خزری در آنها موجود است که در دنیا نمی‌توان نظیر آن را یافت و بنابراین می‌توان گفت منحصر به منطقه خزر هستند. علاوه بسیاری از گونه‌های علفی که داخل جنگل یا در مرز فوقانی آن می‌رویند، اهمیت خاص این منطقه را به ما گوشزد می‌کنند.


     نکته قابل‌توجه دیگر در مورد جنگل‌های خزر این است که با همه وسعت کمی که در مقابل وسعت ایران دارند، شاید بتوان گفت بیش از یک، سوم گونه‌های گیاهی ایران در این محدوده رویش دارد. گذشته از این، بخش جلگه‌ای خزر یکی دیگر از ویژگی‌های منحصربه‌فرد آن است، زیرا با توجه به میزان بارندگی که این منطقه دارا است، یکی از سرزمین‌های مناسب کشاورزی به شمار می‌رود که متاسفانه زیر ساخت‌وساز رفته است. جای تاسف است که بحث کاربری اراضی در این منطقه رعایت نشده است و بخش جلگه‌ای که می‌تواند بیشترین محصول کشاورزی را تولید کند، امروزه به ساخت‌وساز شهرها و ویلاها اختصاص‌یافته است و این به این معنا است که ما از سرزمینمان به‌درستی استفاده نمی‌کنیم.


     جای تعجب است که با همه محدودیتی که ازنظر تولید مواد غذایی در کشور داریم و گمان می‌کنیم که بخش‌های بیابانی ما باید مواد غذایی‌مان را تامین کنند، این سرزمین زیبا و پرباران را که خاکی حاصلخیز دارد، به مناطق مسکونی تبدیل کرده‌ایم که در زمان کوتاهی از سال از آن استفاده می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم مردم بومی مازندران و گیلان و گرگان در مقایسه با مردمی که در تعطیلات به سرزمین خزر مسافرت می‌کنند، جمعیت ناچیزی دارند؛ بنابراین این ساختمان‌ها تنها چند روز در سال مورداستفاده قرار می‌گیرند.


     اگر من قدرتی داشتم تمام آنها، به‌جز آپارتمان‌های بلندمرتبه در مناطق خاصی از این سرزمین را تخریب می‌کردم و به آنها اجازه ساخت‌وساز نمی‌دادم؛ زیرا باید از بقیه اراضی برای تولید محصولات کشاورزی اعم از محصولات علوفه‌ای و گیاهان علفی و درختان که محصول میوه دارند استفاده شود.


سبک و سیاق گردشگری در جنگل‌های کشور با چه نقاط ضعفی روبرو است؟
     یکی دیگر از مشکلات ما گردشگری و استفاده از سرزمین خزر به‌عنوان یک سرزمین مناسب، سرسبز، پرباران و در بعضی از مواقع سال خنک و زیبا است که اگر بحث کاربری اراضی برای گردشگری رعایت می‌شد و پارک‌هایی برای گردشگران ساخته می‌شد، مناطق خاصی را برای گردشگری اختصاص می‌دادند و آموزش به گردشگران را در مجامع علمی، رادیو و تلویزیون و روزنامه‌ها همگانی می‌کردند و به تکرار و دفعات به مردم یادآوری می‌کردند که حقوق خود را به‌خوبی بشناسند و به حقوق دیگران احترام بگذارند امروز با این مشکلات مواجه نبودیم.


     متاسفانه در کشور ما گردشگری با خورگشت اشتباه گرفته‌شده است. خورگشت به این معنا است که شخصی کوله‌پشتی یا صندوق‌عقب اتومبیل خود را پر از مواد غذایی می‌کند و به سفر می‌رود و خالی برمی‌گرداند، اما گردشگران کشورهای پیشرفته برای بازآموزی و آشنایی با سرزمین‌های دیگر مسافرت می‌کنند، در طی مسافرت خود با فرهنگ‌های دیگر آشنا می‌شوند و با آنها دیدار می‌کنند، از اطلاعاتی که به دست می‌آورند یادداشت برمی‌دارند، عکس و خاطرات تهیه می‌کنند و از یک گردش 4، 5 روزه با خود کوله‌باری از اطلاعات را برمی‌گردانند.


     گردشگران ایرانی باید بدانند که باید به‌گونه‌ای با سرزمین خود برخورد کنند که پس‌ازاینکه آن را ترک کردند، بتواند انرژی که از آن گرفته‌اند را جبران کند. به همین دلیل هرگز نباید هیچ پسماندی ازجمله بطری‌های شیشه‌ای و پلاستیکی که انعکاس نور آنها سبب آتش‌سوزی می‌شود را در جنگل رها کنند و بدانند که هرچه کمتر پسماند در جنگل رها کنند، احتمال آتش‌سوزی کمتر می‌شود.


     البته اجازه ورود گردشگران به این مناطق هم معقول نیست. برای مثال در دنیا نمونه‌ای مانند اتوبان نور وجود ندارد که مسافر از النجه تا تهران در داخل جنگل حرکت کند. این در حالی است که این جاده‌ها سبب لغزندگی می‌شوند و به‌یک‌باره می‌بینیم که بخش بزرگی از جنگل می‌لغزد و قسمت زیادی از گونه‌هایی که در آن وجود دارند خشک می‌شوند.


ملیکا بهزادی