پاییز سال 93 بود که خبر کشف اسکلت بانوی 7 هزار سالهای در تهران، توسط یک دانشجوی باستانشناسی، مسئولان را به خیابان رئیس عبدالهی در منطقه مولوی کشاند تا یکی از مهمترین اکتشافات تهران را که عمر پایتخت را به 7 هزار سال میرساند، تماشا کنند. پس از آن بود که مسئولان شهرداری و میراث فرهنگی در افتتاحیه موزه گرافیک در خانه ارباب هرمز،واقع در پارک پلیس، اعلام کردند که با همکاری سازمان زیباسازی شهر تهران و میراث فرهنگی استان تهران، در مکان کشف این اسکلت، سایت موزه افتتاح میشود. حتی احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران نیز، یکی از تهرانگردیهای خود را به دیدن این بانوی ۷ هزار ساله اختصاص داد و از مهسا وهابی، دانشجوی کاشف،با نام «کریستف کلمب تهران» یاد کرد. اما وقتی روز جمعه در ترافیک خیابان صاحب جمع به اطراف نگاه میکردم، از مدیر روابط عمومی میراث فرهنگی استان تهران پرسیدم که بالاخره عاقبت این اسکلت که قرار بود به سایتموزه تبدیل شود، چه شد؟ در جواب گفت: «محل کشف این اسکلت به پاتوق معتادان برای تزریق، ادرار و خواب تبدیل شده است. حتی مغازهداران اطراف آن نیز از این موضوع گلایه دارند. اما خب نمیتوان اقدامی انجام داد.» دوباره پرسیدم: «مگر در مکانهای مهم میراث فرهنگی، مامور یگان حفاظت میراث فرهنگی نمیگذارند که مراقب شرایط باشند؟» و پاسخ داد: «وقتی برای ماموران ما اندک خدماتی ارائه نمیکنند و یک وعده غذایی به آنها نمیدهند، آنها هم به این موضوعات اهمیت نمیدهند و بیخیال کار میشوند.» بانوی هفت هزار ساله و اسکلت کشف شده در اطراف آن، تنها به وسیله چند ایرانیت محافظت میشوند و اثری از مامور یگان حفاظت میراث فرهنگی در اطرافش نیست. در همان ابتدای کشف این اسکلت، وعدههای مختلفی از سوی شهرداری،سازمان زیباسازی و میراث فرهنگی داده شد. بهمن سال گذشته هم یک گروه ۶۰ نفره از معماران و شهرسازان راهی محل کشف این اسکلت شدند. گروه معماران و شهرسازان تهران افزون بر درخواست تبدیل این مکان به سایت موزه، برگزاری یک کنفرانس بینالمللی برای مسافر چشمهعلی و انعقاد تفاهمنامه بین پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با شهرداری، برای ادامه فعالیتهای مطالعاتی این سایت موزه، خواستار شکلگیری یک طرح جامع بازآفرینی شهری در محدودهی میدان «امینالسلطان» با محوریت این سایت موزه شدند. حالا یک سال از کشف این بانوی 7 هزار ساله میگذرد و وقتی نتیجه بازدیدها از اسکلت و درخواست گروههای مختلف را پیگیری میکنیم، به نتیجه خاصی نمیرسیم. از گوشه و کنار خبر میرسد که شاید این اسکلت به موزه ملی منتقل شود. دست زدنها و کف زدنها و هلهله کردنها به پایان رسیده است. دیگر برای کسی اهمیت ندارد اسکلت ۷ هزار ساله باشد یا ۷۰ هزار ساله، عکس یادگاریها گرفته و وعدهها داده شده است. روزنامهها و سایتها و خبرگزاریها و رادیو و تلویزیون هم که خبرهای این کشف و وعدهها را منتشر کردهاند. حالا اگر اسکلت متلاشی هم شود دیگر مهم نیست، مگر باقی آثار تاریخی اهمیتی دارند که تو داشته باشی؟! فقط میتوانم بگویم ای کاش هیچگاه پیدا نمیشدی و زیر تلی از خاک،آرام به زندگی ابدی خود ادامه میدادی و این توهینها را به خود نمیدیدی.
چند نفر از نویسندگان برنده نوبل را قبل از دریافت جایزه میشناختیم
محسن دلیلی