نتایج تحقیقات پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا نشان میدهد، داروی برکسپیپرازول (Brexpiprazole)، نوعی داروی آنتیسایکوتیک که اخیرا بهوسیله سازمان غذا و داروی آمریکا تائید شده، دارویی موثر و قابل تحمل است که میتواند به عنوان خط دوم درمان، به داروهای ضدافسردگی خط اول رایج افزوده شده و در درمان بیماران مبتلا اختلال افسردگی ماژور تجویز شود. این محققان جزئیات بیشتری را از یافتههای خود در قالب دو مقاله و در Journa- of Clinica- Psychiatry منتشر کردهاند.
محقق ارشد این مطالعه معتقد است: «هرچند سازمان غذا و داروی آمریکا درمانهای کمکی متعددی را برای این منظور تائید کرده، اثرات جانبی که همراه با این داروها میآید، استفاده از آنها را بهوسیله بیماران با محدودیت مواجه کرده است. از آنجا که اختلال افسردگی ماژور، یکی از بزرگترین مشکلات سلامت عمومی است، داشتن گزینههای درمانی جدید برای بیمارانی که به استراتژیهای درمانی خط اول و دوم کنونی پاسخ مناسب نمیدهند، یکی از ضروریات است.»
طبق تعریف موسسات ملی سلامت از اختلال افسردگی ماژور، یک دوره دو هفتهای یا بیشتر است که در آن زمان، بیمار خلق افسرده داشته یا علاقه و لذت خود را به همه چیز از دست میدهد. همچنین، بیمار حداقل 4 علامت دیگر هم داشته باشد که نشان از بروز تغییرات در عملکرد آنها است، مانند مشکلات خواب، خوردن، انرژی، تمرکز و تصویر از خود. بهطور معمول، علایمی که بهوسیله بیماری پزشکی، سوگ، و یا اختلالات سوء مصرف مواد ایجاد میشوند، به عنوان اختلال افسردگی ماژور در نظر گرفته نمیشود.
هر دوی این مقالات جدید که نتایج فاز 3 کارآزماییهای چندمرکزی هستند، بیمارانی را بررسی کردهاند که سابقه قبلی پاسخ ناکافی به درمانهای رایج داشتهاند. این پاسخ ناکافی، به صورت مشاهده کمتر از 50 درصد کاهش در علایم، در درمان با حداقل یک تا 3 درمان استاندارد ضدافسردگیها تعریف شده است.
در مطالعه اول، در مجموع، 378 بیمار وارد مطالعه شدند که همه آنها به مدت 8 هفته، با داروهای ضدافسردگی معمول درمان شده بودند. بیمارانی که پاسخ ناکافی داده بودند، بهطور تصادفی به دو گروه درمان با ضدافسردگیها و برکسپیپرازول، با دوز ثابت 2 میلیگرم در روز، یا درمان با ضدافسردگیها و دارونما، به مدت 6 هفته تقسیم شدند.
محققان دریافتند که، وقتی همه بیماران در پایان دوره درمان با مقیاس درجهبندی افسردگی Montgomery- Asberg یا MADRS ارزیابی شدند، میانگین کاهش نمره علامت افسردگی بیماران دریافت کننده برکسپیپرازول، بیشتر بوده است. این تفاوت میان دو گروه، از روز اول آشکار بود. نتایج مشابهی نیز در گزارش بیماران دو گروه، از تاثیر دارو بر کار/مدرسه، زندگی اجتماعی و خانوادگی آنها به دست آمد.
در مطالعه دوم، محققان 677 بیمار را به صورت تصادفی، به دو گروه دریافت کننده برکسپیپرازول، با دوز ثابت 3 میلیگرم در روز یا دارونما، به مدت 6 هفته، تقسیم کردند. بیماران گروه برکسپیپرازول بیشترین پیشرفت را براساس نمرههای به دست آمده از MADRS، در مقایسه با دارونما نشان دادند. این در حالی است که بیماران دریافت کننده برکسپیپرازول 1 میلیگرمی، این پیشرفت چشمگیر را در بهبود علایم افسردگی نداشتند. بیمارانی که برکسپیپرازول را در هر دو دوز 1 یا 3 میلیگرمی دریافت کرده بودند، نسبت به گروه دارونما، بهبود بیشتری را تجربه کرده بودند.
نکته مهم آنکه، محققان دریافتند میزان بروز یک عارضه جانبی خاص، یعنی آکاتژیا، که عارضه جانبی بعضی داروهای آنتیسایکوتیک است، در هر دو مطالعه روی برکسپیپرازول کم بوده است.
میزان بروز افزایش وزن و خوابآلودگی با برکسپیپرازول نیز مشابه مطالعاتی بوده که بیماران آریپیپرازول دریافت کرده بودند. این موضوع، نشان میدهد خطر آکاتژی بدون افزایش جبرانی در دیگر عوارض جانبی، کاهش مییابد.
به نظر میرسد باید مطالعات بیشتری با دورههای طولانیتر انجام شوند تا قابلیت تحمل برکسپیپرازول سنجیده شود، آنگاه بتوان دستورالعملهای درمانی را براساس دوز مناسب منتشر کرد.
در مجموع، میتوان گفت، برکسپیپرازول برای درمان بزرگسالان مبتلا به اسکیزوفرنی، و به عنوان درمان اضافه شونده به درمانهای رایج بیماران مبتلا به اختلال افسردگی ماژور، بهوسیله سازمان غذا و داروی آمریکا تائید شده است.
برکسپیپرازول بهوسیله شرکت Otsuka Pharmaceutica- Developmenand Commercializatio- روانه بازار شده است.
Medical Xpress