روزنامه سپید | اخبار 16 | 16 آبان 1394 | لینک خبر:
sepidonline.ir/d1170
هفته گذشته در خبرگزاریهای رسمی و معتبر و همچنین صدا و سیما خبری منتشر شد مبنی بر اینکه بسیج دانشجویی دانشگاه علومپزشکی قم، پس از برگزاری کمیسیون پزشکی، «عادلالجبیر» وزیر امورخارجه عربستان را به واسطه سخنانش درباره جمهوری اسلامی ایران مبتلا به اسکیزوفرنیای حاد تشخیص داده و یک نسخه و تعدادی قرص به سفارت عربستان برده است ولی سفارتخانه از گرفتن داروها سر باز زده است.
مسئول این نهاد نیز در گفتوگو با خبرگزاریها هدف این اقدام را انساندوستانه و از سر عمل به وظیفه پزشکی معرفی کرد. خبر فوق که باعث شگفتی بسیاری از روانپزشکان و مبتلایان به بیماریهای روانی شد، البته مشخص نبود که این کمیسیون از چه کسانی تشکیل شده و آیا بدنه علمی دانشگاه علومپزشکی قم نیز در جریان بوده یا نه؟ در سایت دانشگاه قم نیز مطلبی له یا علیه این اقدام به چشم نمیخورد.
در این سطور، قصد دارم نگاهی بیندازم به جنبه علمی و پزشکی این اقدام و بحث درباره جنبههای حقوقی و سیاسی آن را به اهل فن واگذار میکنم و امیدوارم کسی این چند خط را، خدای ناکرده، به حساب تایید رفتار رژیم خودکامه آلسعود یا دشمنی با نهادهای اصلی انقلاب نگذارد.
سالهاست در رشته روانپزشکی stigma یا همان انگ بهعنوان یکی از مهمترین عوامل مقاومت بیماران روانی به درمان شناخته شده است. به گونهای که یکی از مهمترین وظایف پزشکان، انگزدایی در جامعه معرفی میشود و آموزش راههای آن و تربیت پزشکانی با نگاه درست و بدون انگ به بیماران روانی، از جمله مهمترین اهداف دپارتمانهای روانپزشکی در دورههای کارآموزی و کارورزی پزشکی است.
تعریف انگ این است که بیماران روانپزشکی توسط دیگران با دید تحقیر و بهعنوان شهروندان درجه 2 شناخته میشوند و از بسیاری از حقوق حقه شهروندی، خواسته و ناخواسته محروم میشوند. حال آنکه با توجه به دستاوردهای جدید علوم اعصاب، بسیاری از بیماریهای روانپزشکی، ناشی از تغییرات نوروترانسمیتری و هورمونی سیستم اعصاب مرکزی است و ذاتا تفاوتی بین یک مبتلا به دیابت با یک مبتلا به بیماری روانی وجود ندارد.
اما همچنان متاسفانه «روانی» یکی از رکیکترین ناسزاهایی است که در کشور ما رد و بدل میشود و رفتار مورد بحث نیز کاملا منطبق بر چنین باور اشتباهی است. باوری که به حق، دل بسیاری از بیماران مظلوم و بیآزار روانپزشکی و همکاران آگاه را به درد میآورد. حال اگر این کلمه از روی سهو و ناآگاهی توسط یک فرد کمسواد بر زبان آورده شود، شاید قابل اغماض باشد اما یک اقدام سازماندهیشده توسط چند پزشک که قاعدتا همگی حداقل 2 ماه از 7 سال تحصیل خود را با این بیماران گذراندهاند، هیچ توجیهی ندارد.
از طرف دیگر، محتمل است که در طول مسیر برنامهریزی و تشکیل کمیسیون و اقدام تحویل دارو هیچ روانپزشکی هم مورد مشاوره قرار نگرفته چرا که هر کس که حداقل اطلاعات را از این شاخه مهم طب داشته باشد، در راستای چنین رفتار توهینآمیزی گام برنمیدارد.
همچنین تشخیص روانپزشکی برای چهرههایی که هرگز مورد مصاحبه، معاینه و آزمایشات لازم قرار نگرفتهاند، بهویژه برای چهرههای سیاسی رفتاری غیرعلمی و غیراخلاقی است که مدتهاست در راهنماهای انجمنهای معتبری مانند انجمن روانپزشکان آمریکا ممنوع اعلام شده و به وضوح سوءاستفاده از یک رشته برای مطامع دیگر است، چه برسد به اینکه دارو هم تجویز شود!
در پایان میتوان نتیجه گرفت رفتار صورتگرفته، رفتاری غیرعلمی و مهمتر از آن غیرحرفهای و غیراخلاقی است.
جا دارد دیگر همکاران و بهویژه مسئولان زحمتکش و آگاه دانشگاه علومپزشکی قم نیز ضمن محکوم کردن این رفتار، امکان تکرار آن را از هر طریق ممکن به حداقل برسانند و نشان دهند که سلامت مردم برای جامعه پزشکی از همه چیز مهمتر است و اجازه ندهند که محکوم کردن رفتار زشت و ناپسند آلسعود به قیمت ضربه زدن به سلامت ایرانیان تمام شود.
محمدرضا شالبافان