چاپ خبر
نکوداشت استاد پایمردی و اخلاق
روزنامه سپید   |   اخبار 8   |   23 دی 1394   |   لینک خبر:   sepidonline.ir/d10340

نوشتن از دکتر عباس شیبانی کار ساده ای نیست. مرد دوست داشتنی جامعه پزشکی که به وسعت تمام سال های پربرکت زندگی‌اش منشا خیر بود و با ساده زیستی و ایمان واقعی اش توانست الگویی افتخار آمیز از یک طبیب حکیم را نشانمان دهد.

        موجود نازنینی که صادقانه و خاضعانه فقط و فقط به خدمت به مردم و مستضعفین فکر کرد و چنان پاک و آراسته زندگی کرد که نه تنها تمام جامعه پزشکی که همه ایران به پاس خوبی‌هایش سراپا می‌ایستند و برای سلامتی ایشان دعا می‌کنند که بودند تا نشانمان بدهند هنوز انسانیت و شرافت و اخلاق زنده است.

        عباس شیبانی فعالیت های سیاسی‌اش را در19 سالگی، آغاز می کند و شاید به همین دلیل است که هنوز، خواندن کتاب‌های سیاسی و عقیدتی جزئی از فعالیت‌های مورد علاقه او در اوقات فراغت است.

        شیبانی در مقام یک رجل سیاسی از جمله افرادی است که خاطرات زیادی از دوران اول انقلاب دارد؛ اما ترجیحش در این سال‌ها حضور در شورای شهر تهران بوده است.

       هم اکنون هم جزو اعضای شورای مرکزی جمعیت وفاداران است ولی موضع‌گیری‌هایش نشان می‌دهد که چندان خطی عمل نمی کند. دفاع جانانه او از مصدق در مجلس پنجم از خاطراتی است که در نوع خود جالب است. وقتی که حجت الاسلام سیدرضا تقوی که در آن زمان نماینده مجلس پنجم بود در نطقی به مصدق تاخت او در مقام دفاع از مصدق برآمد وملی کردن نفت توسط او را کاری بزرگ در تاریخ ایران خواند.

مردی بود که 13 سال از بهترین سال‌های زندگی‌اش را در زندان گذراند و استوار ماند.

        او یقینا از سرمایه های بی همتای جامعه پزشکی است. هر چند این روزها گرد کسالت بر چهره استاد نشسته ولی او همچنان مرد محبوب و سیاست مداری قابل احترام است. داستان زندگی اش روایت نابی است. دوره طولانی تحصیلش و مبارزاتی که تا همین امروز ادامه دارد. مردی که طی 5 دوره نمایندگی مجلس غذا و چای مجلس را نخورد تا حقی را نا حق نکرده باشد و شاید همین یک نکته برای شناخت عمق روح و باور استاد کافی باشد. او درباره دوران دانشجویی‌اش می‌گوید:
        در سال 1332 در رشته پزشکی قبول شدم. سال 48 فارغ التحصیل شدم. پزشکی شش ساله را 17 سال خواندم و سال 48 فارغ التحصیل شدم . ما وسطهای درسمان، همواره به زندان در طول دوران دانشجویی 9بار دستگیر و زندانی شدم و همین جور که گفتم، دوره پزشکی عمومی شش ساله، برای من 17 سال طول کشید.

       سیزده سالش را در زندان بودم. 9 بار مرا دستگیر کردند که شش سال به عنوان عضو نهضت آزادی به همراه مهندس بازرگان و دکتر سحابی محکوم شدیم و زندان های دیگری هم بود که آخرینش هم به این دلیل بود که محمد مفیدی - برادر خانم من - یک ژنرال را کشت و به همین علت مرا به سه سال زندان محکوم کردند و پنج سال در زندان نگه داشتند.

       دریافت نکردن حقوقی از مجلس و شورای شهر یکی دیگر از ویژگی های اوست. او در تمام این سال‌ها به حقوق بازنشستگی استادی دانشگاه تهران کفایت کرده است و از سال 82 هیچ حقوقی از شورای شهر تهران دریافت نکرده است.

       چندی قبل در یکی از جلسات علنی شورای اسلامی شهر تهران حقوق چند ساله خود را که مبلغی بالغ بر 100 میلیون تومان پول بوده است را برای احداث بیمارستان تخصصی زنان حضرت زینب اختصاص داد.

       نسل شیبانی دو چهره متفاوت دارند. نخست در مقام مبارزانی ایدئوژیک که به خواسته خود درباره تشکیل حکومت اسلامی رسیده‌اند اما هنوز از خود راضی نیستند. آن چنان که در گفت و گویی گفته است: «ما می‌خواستم اسلام را به طور عملی نشان دهیم.»

چهره دوم این پزشک سیاستمدار هم به استقامت او در مبارزه بر می گردد. استقامتی که ظاهرا این روزها کمتر پیدا می شود.
حمیده طاهری